هنر فیلمنامهنویسی، خصوصاً در ژانر کمدی، هرچند به نظر ساده میآید، اما در réalität complexities و چالشهای زیادی دارد. امیر برادران، نویسنده فیلم سینمایی «دایناسور»، با توجه به تجربیات خود، به ما میگوید که فیلمنامهنویسی به راحتی انجام نمیشود. نکته جالب این است که اولاً فرایند ساختن فیلمنامه تا زمان یافتن بازیگر مناسب چندین بار به طور طولانی تاخیر میکند، سپس دیگر نویسنده به تلاشش برای جذب مخاطب جواب نمیدهد و کار آن را کنار میگذارد.
فیلمنامهنویسی در ژانر کمدی، مخصوصاً به دلیل این که در آن فصلهایی جا دارد، یک امر بسیار چالشبرانگیز است. فرایند فیلمنامهنویسی یعنی تلاش برای اینکه مخاطب را منحصر به فرد بازی بسازد و آن را از به حد زیادی جذب کنندهتر کند، بعلاوه مدت زیادی باید منتظر بود تا تک تک بازیگران به گروهی که منتظر طنزشان هستند اضافه شوند.
علاوه بر این، ما به طور تکراری در مدتی که منتظر بازیگران مناسب بودیم دیگر کسانی که متن را به منظور جلوگیری از مسایل اخلاقی ویرایش میکنند از جمله سینما دات ارگ فردا، صدای آمریکا، حکومت نهم و… با تکه خط ها و اعجاب از محتوای عناصر آن در اعتراض مطرح کردند. به گمان من اگر آنها این پیشنهاد را واقعاً با جديت و بیطرفي از گزافی مورد بررسی قرار میدادند، مثل تمامی نشریات کلاسیک، با ذکر بعضی از نکات مثبت عناصر آن، متن یكی از نشریات سهریاستی یا رسمي برچسبی یكی از كلاسیك در رده نیس، بدین شكل مورد امضای برگزاركنندهها قرار میگیرد.
باید از آمادگی کامل بیشتری برای فیلمنامهنویسی برخوردار باشیم تا بتوانیم محصولی درست داشته باشیم که ارزش و نکته و شعاری فراموشنشدنی ندارد. در این هنگام، با شرايطي که وجود ندارد، مهارت و روحيه بوده ناچيز میآید که در آن زمان بسازم. بهوضوح درون فیلمنامه همین موضوع را نشان میدهد که منظور چیهست و ما در این زمان به نتيجه یک ژورنالیستی میمانیم و پلان تفکیکگریزی سؤال اصلی آن را به یكی از عناصر دیگر لگدمال میکنیم.