ادعای گم شدن ۶۱ تن طلا بهعنوان یک چالش فراگیر در رسانههای داخلی و فضای مجازی قرار گرفته است. این ادعا بهعنوان بخشی از یک بحث تند و رسانهای در مورد وضعیت طلا و ذخایر بانک مرکزی مطرح شده است. با این وجود، آیا این ادعا بر اساس واقعیت و آمار رسمی است یا صرفاً یک سوء برداشت از آمار و اطلاعات ارائه شده؟ به بررسی این موضوع میپردازیم.
در الآونة الأخيرة، ادعای گم شدن ۶۱ تن طلا بهعنوان موضوعی داغ در رسانههای داخلی و فضای مجازی مطرح شده است. در حالی که آمار رسمی از رشد چشمگیر واردات طلا و افزایش ذخایر بانک مرکزی حکایت دارد، برخی فعالان رسانهای مدعی هستند که بخش قابل توجهی از این ذخایر، به شکلی نامعلوم ناپدید شده است. آیا کشور با بحران ذخایر طلا مواجه است یا این ادعاها بر پایه سوء برداشت از آمارها مطرح شده است؟
بر اساس آمار رسمی، ایران در ۱۰ ماه نخست امسال بیش از ۸۱ تن شمش طلا وارد کرده است. این رقم در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته، افزایش ۳۰۰ درصدی را نشان میدهد. به این ترتیب، ایران در کنار چین، هند، آمریکا و امارات، در میان پنج کشور نخست جهان در خرید طلا قرار گرفته است. همچنین در هشت سال اخیر، ۱۹۰ تن طلا از معادن داخلی استخراج شده که به پشتوانه ذخایر کشور افزوده شده است.
این آمارها به روشنی نشان میدهد که ذخایر طلای کشور نه تنها کاهش نیافته، بلکه در وضعیت مطلوبی قرار دارد. اما با این وجود، ادعای گم شدن ۶۱ تن طلا از کجا نشأت گرفته است؟ ادعای گم شدن این مقدار طلا نخستینبار توسط یک فعال رسانهای مطرح شد که مدعی بود اختلافی بین میزان طلای وارد شده و میزان طلای عرضهشده توسط بانک مرکزی وجود دارد. اما بررسی دقیقتر نشان میدهد که این تحلیل، مبتنی بر درنظر نگرفتن مسیرهای مختلف ورود و نگهداری طلا در کشور است.
طلا در ایران تنها از طریق بانک مرکزی وارد نمیشود، بلکه صادرکنندگان و حتی مسافران نیز میتوانند بهصورت قانونی شمش طلا وارد کنند. در گزارش مذکور، میزان طلای وارد شده توسط این دو گروه محاسبه نشده و صرفاً به آماری استناد شده که مربوط به بانک مرکزی است. علاوه بر این، بخشی از این ۶۱ تن طلا در قالب ذخایر بینالمللی بانک مرکزی نگهداری شده و هرگز به بازار عرضه نشده است. همچنین، حجم قابل توجهی از طلای وارداتی به شکل سکه و جواهرات در اختیار مردم قرار دارد و در بازار به گردش درآمده است.
بر این اساس، با نگاهی به آمار رسمی، روشن است که ذخایر طلای کشور نهتنها کاهش نیافته، بلکه در سالهای اخیر روندی صعودی داشته است. بخش عمدهای از اختلاف آماری که به عنوان «طلاهای گمشده» مطرح شده، ناشی از عدم درک صحیح از مسیرهای ورود و عرضه طلا در کشور است. از سوی دیگر، هجمه رسانهای و تلاش برای القای بحران، همزمان با موضعگیری مقامات رژیم صهیونیستی، نشان میدهد که این ماجرا فراتر از یک اختلاف آماری بوده و به بخشی از جنگ روانی علیه ایران تبدیل شده است.
اما چرا این ادعا مهم است؟ این ادعا نهتنها باعث آسودگی خاطر ملت ایران میشود که اطلاع دقیقی از وضعیت ذخایر طلا دارد، بلکه به ما نشان میدهد که در شرایط اقتصادی پیچیده و عدم قطعیت جهانی،竟 در حالی که کشورمان ناچار به مواجهه با تحریمهای اقتصادی اسبغه همان بینالمللی قرار دارد، چگونه با این شرایط بسیاری معادنی با جود و در کسب درآمد از همان سپری میشود.
ما در این متن اصرار داریم که شما حتما با عنوانهای دیگری از جمله “موضوع طلا پودر” ، “عدم انتظار توجه رسانهای از طلا” ، “تقصیر حمل و نقل مالی کشور در گم شدن طلا”، “قضای یک اتفاق اقتصادی نیست همچنین نیاز به جواب دادن صریح بیشتر دارد.