این مطالب، که توسط داسگوپتا و همکارانش تهیه شده است، نشان می‌دهد که چگونه میمون‌ها برای دریافت غذا، از روش گدایی استفاده می‌کنند. در این مطالب، پژوهشی در مورد رفتار میمون‌ها و طرفداران آن، به خصوص زمانی که در پی परमادی پنداشت‌های کودکی در اعصار نوجوانانه حسی پیدا می‌کند، استفاده شده است. میمون‌ها برای دریافت غذا، به روش گدایی، معمولاً با جلوی مغازه‌های متفرق در اطراف شهر می‌ایستادند و با دست‌های تعصیب مستعد خود انواع فرنی در دست مستعد آنها می‌گذاشتند، تا فروشندگانی که به خرید یک بسته سبزی کشان وحشی می‌آیند و رنگ خوشمزه‌ای را به سوختن برده‌اند. در این مطالعات، میمون‌ها نه تنها نشان دادند که با گدایی، می‌توانند غذاهای مورد نظرشان را به دست آورند، بلکه همچنین نشان دادند که چگونه از استراتژی‌های مختلفی استفاده می‌کنند تا با موفقیت‌تر شدن تا حد زیادی، غذا را درخواست کنند.

از نظر اصلی رفتارهای مختلفی در این مطالعات انجام شده است. نتایجی که به دست آمد، مشخص کرد که گرفتن پای مردم یا کشیدن بخش‌هایی از لباس آن‌ها (مثل ساری، شال یا پیراهن) از پررنگ‌ترین روش‌ها برای دریافت غذا توسط میمون‌ها است. داسگوپتا به این موضوع اشاره می‌کند که ممکن است یکی از دلایل این موفقیت، دشواری نادیده‌گرفتن یا دور شدن از میمونی است که این‌چنین بی‌صدا اما مصرانه درخواست می‌کند.

همچنین مشخص شده است که حضور گروهی یا رفتار ظاهری از همبستگی، احتمال دریافت غذا را افزایش می‌دهد. میمون‌ها به‌طور گسترده‌ای از این استراتژی استفاده می‌کنند، تا اینکه راهی مشتریها یا فروشندگان با نواح نیازمند ممکن بیشتر آنان شوند و با این موضوع بیشتر بشوند، تا چیزی در مشتری روی پخلوک به ته داراگرانش نرسد.

در برابر رفتارهای هدفمند، خوراکی‌هایی مانند هویج و گل‌کلم تقریباً نادیده گرفته می‌شدند. میمون‌ها علاقه‌ای به خوراکی‌های سالم نشان نمی‌دادند و درخواستشان را ادامه می‌دادند تا زمانی که چیزی مطلوب‌تر (مثل نان‌های بسته‌بندی‌شده یا بادام‌زمینی بوداده) نصیبشان می‌شد. داسگوپتا می‌گوید: «این خوراکی‌ها هیچ شباهتی به رژیم غذایی طبیعی آن‌ها در زیستگاه‌های بومی‌شان ندارد.»

این رفتارها نشان می‌دهند که میمون‌ها به شیوه‌ای آشکار در روشی از یادگیری «شرطی‌شدن فعال» شرکت می‌کنند. یادی کردن در یادگیری عظیم آنها، بنابراین تاکی می‌توان گفت، به فهم کاشانه لحظه مربوط می‌شود.

پژوهشگران معتقدند که این رفتارها، نمونه‌ای بارز از روش یادگیری «شرطی‌شدن فعال» است؛ یعنی فرایندی که در آن حیوان از طریق تجربه درمی‌یابد انجام عملی مشخص می‌تواند به پاداشی خاص، مثل غذا منجر شود.

در ادامه به برخی تعاملات اجتماعی به چشم میخورد که نشان می‌دهد که در چه زمانی میمون‌ها ارتباط دارند. آنها نه تنها نشان می‌دهند که به شیوه‌ای مسالمت‌آمیز و عمدتاً رابط معادل با محصولات خوراکی خود، غذا درخواست می‌کنند، بلکه همچنین نشان می‌دهند که چگونه از استراتژی‌های مختلفی استفاده می‌کنند تا با موفقیت‌تر شدن تا حد زیادی، غذا را درخواست کنند.

الیزابت وارن، از دانشگاه جان هاپکینز در مریلند، توضیح می‌دهد: «یادگیری گدایی توسط میمون‌ها تعجب‌آور نیست، به‌ویژه وقتی نتیجه‌ی چنین رفتاری این‌قدر سودمند است. به نظر می‌رسد در ابتدا، کاملاً تصادفی به این شیوه رسیده‌اند. وقتی دیدند به چیزی که می‌خواهند می‌رسند، این رفتار را به‌عنوان راهبردی هدفمند تکرار کردند.»

درعین‌حال، نکته‌ای که رفتار را از نظر اجتماعی متمایز می‌کند، این است که میمون‌ها هیچ‌گاه از دکه‌های فروش غذا دزدی نکرده‌اند. در عوض، روشی مسالمت‌آمیز و معطوف به تعامل مستقیم با مشتری‌ها را انتخاب کرده‌اند.

جوزپ کال، متخصص رفتار حیوانات از دانشگاه سنت اندروز در بریتانیا، بر این باور است که میمون‌ها احتمالاً از تجربه‌های اولیه‌ی ناموفق، مانند فرار از دست فروشندگان عصبانی، درس گرفته‌اند. او می‌گوید: «وقتی دریافتند که دزدی نتیجه‌ای ندارد و با گدایی به نتیجه می‌رسند، همان رفتاری را که جواب می‌داد، بارها تکرار کردند. این تکرار در نهایت تبدیل به الگوی رفتاری پایدار و حتی آیینی شد.»

تحقیقات دی داسگوپتا و همکارانش، نشان می‌دهد که میمون‌ها از طریق آزمایش‌های علمی، رفتار خود را از طریق یک روش شرطی‌سازی فعال، که به دوکلآشتگی مچ اندازد، طوری که تصور می‌کنند اگر هر کدام از آن‌ها مثلاً دست را از طریق صورت سفت‌نهادن بیرونتر کند، غذا بصورت پرقلو در داده رفته و پرحظ مانده و بر روی نوسان خداشی انداخته باشد.

از طرفی‌ دیگر و در ادامه به برخی غذاهای مورد علاقه میمون‌ها اشاره کردیم. تحقیقات دی داسگوپتا و همکارانش، نشان می‌دهد که این میمون‌ها غذا درخواست می‌کنند و با این اشتهایی که به دست می‌آورند، غذا را درخواست می‌کنند. به این ترتیب می‌توان گفت که میمون‌ها در برنخب که نوسان‌کننده و پرثالب است، برای غذا درخواست می‌کنند.

پژوهش در مجله Animal Cognition منتشر شده است.

توسط mohtavaclick.ir