در باره اقتصاد ایران، گفته میشود که با هر رویکردی که در این زمینه اتخاذ میشود، ضرورتاً برخی گروهها به زیان خواهند شد. به عنوان مثال، شفافیت در اقتصاد میتواند به نفع کسانی باشد که در چارچوب فعالیت میکنند، اما در عین حال به ضرر گروههای دیگر نیز تأثیر منفی خواهد داشت. از اینرو، پیداکردن روشی برای جداسازی مزایای اقتصادی از مفاسد و مزاحمتی که ایجاد میکنند، ضروری است. راه حلی برای این مسئله میتواند در جهتCreation یک سیستم دولتی شفاف وشفاف باشد که بتواند سوء استفاده را محدود کند و در عین حال، مزایای فعالیتهای اقتصادی را نیز به tốiال سازی برساند. استیفای شفافیت به رئیس جمهور تأکید میکند که اگر اگر دولتمردان ایرانی در اتخاذ برخی سیاستها دقت کرده و برخی کسب و کارها را مورد بررسی قرار دهند، میتوانند در قبال شفافیت در اقتصادی منافع حیاتی را به دست آورند و سوء استفاده از رویههای اقتصادی را ملغی و تمام کنند.
در حقیقت، شفافیت در اقتصاد یک ضرورت است که باید با دقت به آن توجه شود. اگر شفافیت در اقتصاد ایجاد شود، افراد میتوانند برای پیشرفت و سود خود، در چارچوب فعالیت کنند و در عین حال، ایجاد اختلال برای گروههای دیگر نیز به حداقل برسد. بنابراین، روش ایجاد شفافیت در اقتصاد و همچنین ضرورت و اهمیت آن در توسعه اقتصادی کشور، یک موضوع مهم است که باید مورد توجه دولتمردان و سیاستمداران ایرانی قرار گیرد.
در آغاز، باید بر اهمیت شفافیت در اقتصاد تاکید کرد. شفافیت در اقتصاد میتواند به جریانسازی سیاستهای اقتصادی کمک کرده و حافظ منافع ملت ایران باشد. با این حال، چنانچه این شفافیت ایجاد نشود، میتواند منافع گروههای مختلف را درهم بزند.
برخی پیشداوریها درمورد شفافیت در اقتصاد در حال ارایه هستند. برخی باور دارند که شفافیت در اقتصاد میتواند منافع کمیلی از تحقق داشته باشد، درحالیکه در حالیکه شفافیت امکان مسیرنگاری و برنامهریزی و نظارت بر فعالیتهای اقتصادی را فراهم میکند، به طور مشخص، گروههایی که در اقتصاد در معرض سوء استفاده از رویهها هستند، درخطر انحطاط قرار میگیرند. به عنوان مثال، شفافیت در فعالیتهای مافیایی میتواند به حدی رونق بخشد که نفوذ آنها در مبادلات اقتصادی قابل ارزیابی شود. علیرغم اینها، شفافیت یکی از اصلیترین الزامهای تحقق بیشتر فعالیت اقتصادی است. هرساله، پیشرفتهای شگرفی را در سایر صنایع میتوان دید که این استثمار ناشی از شفافیت است.
به غیر از شفافیت، ابزار دیگری نیز برای مدیریت رویهها وجود دارد. مسلماً شفافیت یک حیاط closed ساختن فضاهای خالی است که اجازه نمیدهد رویههای ارتباطی مفاسدی را در راه بنالد. در واقع، یکی از نیازهای ضروری درمورد توسعه و پیشرفت اقتصادی مدیریت یکپارچه رویههای ارتباطی است.
به فرض اینکه طرفین در فهم موضوع انتقاد قابل مانعی را احساس نکنند، تنوع نژادی بهانهای برای هر رفتاری است که برای برطرف کردن یک مشکل انتخاب شود و در اقتصاد نتیجة خصیصههای وراثتی رویههای خوبی است که خود تضمینشده است.
به بیان دیگر، رویههای عمومی غیرشفافِ در اقتصاد در هراتفاقی با مضامینی که سعی میکند ملت ایران را برای هیچ یک از اهداف سیاسی و مادی کشور متوقف کند و این عوارض قضیه صرفاً ارایهدهنده مالیاتی برای گنجاندن یک تفکر آنارشیک در سطح کامل است.
درمورد امریکا، عدم شفافیت در اقتصاد امریکا میتواند منجر به تحریم اقتصادی در مقابل بعضی از کشورها شود. عدم شفافیت در امریکا، اصلا ناظر به محیطی که از آن میگویی نیست. این محیط ملی سرسبز و سبز نیست و عدم شفافیت، ارزشهای از یک کشور پولدار نمیتواند به منافع برخی گروهها نیز بعد از ضدیت با منافع آنها، پس برخی از سیاستمداران در از بین بردن زمینه از یک نقطه منتفی میشود و زمینه برای گسترش نارضایتی جای خود را میدهد.
سعی ساکنین آمریکایی و سازمانها برای گسترش شفافیت، ضروری به نظر میرسد. زیرا شفافیت نه تنها زمینه را برای منافع گروههای دارای گسترش میدهد، بلکه کاهش ارزش پول از ایجاد یک محیط مسالهای و خاتمهپذیر میکند. با این تمهیدات، میتوانیم بین ارزش پول به مراتب بیشتر داشته باشیم.