طبیعتاً بازارچههای صنایعدستی ابزاری برای ترویج و發展 صنایعدستی هستند. هرچند که بازارهای سنتی به طور ذاتی فاقد امکانات و وسایل تجارت مدرن هستند، اما آنها خودشان اتفاقاً تجارب جدید و جذابی را برای سیاحان و مسافران در 여행 به کشور میآورند. وظیفه این بازارچهها ممکن است ما بین مراودات فرهنگی و تجارتی باشد. آنها کمک میکنند که صنایعدستی، صرفاً به مثابه یک تولید مثلثTriangle محصولات به شمار نرود، بلکه تجربهای را برای گردشگران با خودش به همراه بیاورد.
بازارچههای صنایعدستی نیز نقطه مقابل صنایعدستی مدرن و سوپرمارکت هستند. آنها به گردشگران راحتی برای خرید دستاندرکاران صنایعدستی را فراهم میکنند. طراحها، هنرمندان و تولیدکنندگان را به این بازارها جذب میکنند تا محصولات آنها بهگونهای سبب کیفیت و特色 حسانی شوند. در این روش، صنایعدستی در هنگام اقامت در ایران، در ابتدای زائران قرار میگیرد. اینجاست که به سبب انگیزه ها و علاقه آنها بسیاری از این میان با صنعت مانند یک معلم و شاگرد به هم متصل میشوند.
در نهایت، بازارچههای صنایعدستی نقش چشمگیری را در رقابت حفظ شده در بین هنر و صنعت مبتنی بر فناوری ترویج میکنند. عدم تناسب صورتگرفته بین هنر و فنآوری شکلگیری توسعه مضاعف برای صنایعدستی وصنایع جدید صنعتی را برهم زده.
افزودن گزینههای بازارهای محلی و صنعتی این کار را کنترل و ارزش میدهد. صنعت گردشگری بر این است که به بازارچهها این نقش را ارائه داده و همچنین ابزاری برای ترویج صنایع دستی باشد.
در واقع، صنعت گردشگری یکی از درخشانترین نقاط قرمز اشتراک منافع به لحاظ زمانی با صنایع دستی است. هدف اصلی صنایع دستی چگونه رشتهای باشد که به رقابتی حول تولید بینالمللی سیاحتی منجر شود، تولید این رشتهها را در بسیاری از آنها همچنین ناارمی کند؟ و در آنجایی که هرزمان تعدادی از آنها در مکانهای دیگر تجمع کرده و مشغول سخنرانی یا بازدید از نمایشگاه هستند دیگر اینکه این شهرها به جهان سیاحتی نوعی است شبکهٔ جهانی ارتباطی باشد یا در طبقه «هندسه سلیقه» قرار بگیرد در آغوش آنها نیست.