**مالیات بر خانه‌های خالی: دولت عقب‌نشینی می‌کند؟**
در سال‌های اخیر، مالیات بر خانه‌های خالی موضوع زیادی در رسانه‌ها و جامعه شده است. در این میان، سوالات بسیاری در مورد این مالیات پر سر و صدا مطرح شده است. در این مقاله، می‌کوشیم تا با بررسی آمار‌ها و дані، پاره‌ای از این سوالات را پاسخ دهیم.
**مالیات بر خانه‌های خالی: آمار و اطلاعات**
بر اساس آمار dostup ، سال‌های ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱، دولت برای خانه‌های خالی بیش از ۱.۵ هزار میلیارد تومان و ۴.۲ هزار میلیارد تومان مالیات محاسبه کرده است. این مالیات برای ۱۲۵ هزار و ۷۶۰ ملک، محاسبه شده است.
سال ۱۴۰۰، ۹۱۵ برگ قطعی مالیات صادر شد که ارزش آنها برابر ۳۹.۳ میلیارد تومان بوده است. اما در نهایت تنها ۱۳.۴ میلیارد تومان در این سال وصول شده است، که حاصل ۱۱۷۲ پرداخت بوده است.
سال ۱۴۰۱، تنها ۱۱۳ ملک مالیات بر خانه خالی پرداخت کردند. وصول مالیات نیز به ۳ میلیارد و ۶۰۰ میلیون تومان رسیده است.
**اعتراض مالکان خانه‌های خالی**
اعتراضات مالکان خانه‌های خالی نسبت به مالیات خانه‌های خالی، این مشکل را نشان می‌دهد. بر اساس آمار، ۳۶ هزار و ۷۸۰ مورد اعتراض به مالیات خانه‌های خالی ثبت شده است. از این تعداد، ۱۴ هزار و ۱۲۰ مورد مورد تایید قرار گرفته‌اند. همچنین ۱۷ مورد در خصوص تعدیل مالیات‌ها و ۷۵۹ مورد در خصوص رفع تعرض قرار گرفته‌اند.
**کيفی‌های مهمی در خصوص مالیات خانه‌های خالی**
جالب اینجاست که بیش از ۵۵ درصد مودیان، نسبت به شناسایی املاک خود به عنوان خانه خالی از سکنه معترض بوده‌اند. این بی‌اعتمادی به سیستم مالیاتی، مسئله‌ای جدی در خصوص نحوه محاسبه مالیات خانه‌های خالی است.
**چرا این موضوع مهم است؟**
مالیات بر خانه‌های خالی، یک پدیده مهم در بخش اقتصادی کشور است. این مالیات می‌تواند影響 زیادی به بزرگی جمعیتی از افراد با درآمدی پایین‌تر داشته باشد. به این ترتیب، منطقی است که مالکان خانه‌های خالی اعتراض‌های بسیاری را درخصوص این مالیات بیان کنند.
**راه‌حل‌های بالقوه**
دولت باید به این اعتراضات توجه جدی کند. می‌تواند راه‌حلی مثل تعیین شبهه‌های حدود پول خانه‌های خالی را برای معاملات ملک بیاورد. یعنی مجوز ثبت ملک در پلاک املاک وجود ندارد. دولت همچنین باید درخصوص معیار محاسبه مالیات این موضوع را در نظر بگیرد.
**سؤال‌هایی برای دولت**
گفته می‌شود که دولت به شکایت‌های مالکان خانه‌های خالی رسیدگی می‌کند. آیا این درست است؟ چرا دولت درنظر می‌گیرد تا معیار محاسبه مالیات این موضوع را در نظر بگیرد؟