در جهان هایزین، هوش به گونهای که ما میشناسیم، وجود ندارد. در واقع، هوش به تعریفی که به آن آراسته است، فقط مربوط به یک نوع از موجودات است و معنای آن فقط در رابطه با هوشی که در انسانها وجود دارد، تعلیل میشود. اما هوش در سطح جهانی و در انواع مختلفی وجود دارد. تا زمانیکه ما نمیتوانیم این تاریخچه و مسیر تکامل هوش را درک کنیم، همیشه ما و هوش ما را در مرکز توجه قرار دادهایم.
در این مقاله میخواهیم به شما اثبات کنیم که بهراحتی میتوانیم از آن دیدگاه که هوش به شدت در انسانها غنا به خرج میدهد، فاصله بگیریم. به تعبیر دیگر، باید درک داشته باشیم که ما نیستیم هسته و اتصال یک آناتومی برای هوش. هوش حداقل یکی از جملههای مختلف یک جلوه ی طبیعی است که ما بخشی از آن هستیم.
در مورد هوش موجودات دیگر میتوان گفت آنها هم همانند انسان هوشمندند. برای مثال، هوش پرندگان به طوری مستقل تکامل یافته است و صرفاً در یک سطح برای مغز انسان قابل مقایسه نیست. پس میتوانیم بگوییم که ما انسانها راهحل بهینه هوش نیستیم و جای تعجب ندارد که در برخی از شواهد و نشانههای زیستشناسی این واقعیت وجود دارد.
زمینه کلی این مطالب یک وجه مشترک با بویژه ترجیح بود است که یکی از محققین مورد استناد در مقاله یعنی کارتن، سال ۱۹۶۹ درمورد تطابق چیستش آناتومیکی دو نوع مختلف رویان مهرهداران (کبوتر و گاو) توسط یک فرآیند تکاملی مشترک تاکید کرده و پس از آن مدارهای عصبی پروند کبوتر را نمونهای از سامانههای عصبی پرندهانی از نظر دیگر عنوان کرد.
همچنین در آن زمان یک محقق دیگر، پلس، به نظریه مقابل یعنی اینکه در مغز انسانها و حیوانات مارمولک هیچ شباهتی وجود ندارد، پیوست. در آن مقاله، پلس مدعی شد که نبود آناتومی مشابه بین دو نوع موجود در بالا به دلیل آن است که هر کدام از آنها در زمان و مکان متنوعی تکامل پیدا کردهاند.
در بعد دیگری از این تحقیقات، نتایج نشان میدهد که هوش پرندگان دارای استعداد و ظرفیتهای بسیار ظریف است که آنها را در برقراری ارتباط با محیط اطرافشان سودمندتر کرده و در بررسیهای گستردهای که روی پرندگان انجام شده است، در مباحث پژوهشی و تحقیقاتی به گوناگونیها و تنوعهای مهیج موجود در روحیات و رفتارهای پرندگان به ما كمك كردهاند.
جالبتر اینکه، به گمان برخی از محققین، تحقیقات و نویسندگان امروزه به ما اجازه میدهد تا بدون داشتن تفکرات قدیمی و سنتی، بر روی نوعی تفکر اخیر مبتنی بر این دانش علمی تاکید بر ساختارهای مغزی موجودات را انقلابی بیاندازیم و در این راستا، میان کبوترها و کسلها یا ماهیها و هم جیسی مثالهای عدیدهای میتوان اشاره کرد.