واژگونی پژو پارس در رامشیر یک حادثه جانکاه تلخ‌بود: فاجعه‌ای که بر چهره ما تاوانی بیشتری دارد

در 30 فروردین 1404، ساعت 12:30، واژگونی یک دستگاه پژو پارس در پل سرانجام واقع در بعد از رامشیر، سه راهی امیدیه گزارش شد. این حادثه، جنجالی‌ردهخیالت رویمدسخت‌تر کرد.

عریف اصل شرهانی، سخنگوی اورژانس 115 خوزستان، به خبرگزاری خورنا बतاورد که در این حادثه، دو مرد 48 و 50 ساله، متاسفانه جان خود را از دست داده‌اند. این خبر، مانند سنگی بر جاده زندگی این دو خانواده می‌افتد.

واژگونی خودروی پژو پارس در رامشیر، فقط یک حادثه عادی نیست. این حادثه، نمونه‌ای از معضلات راهداری در کشور است. ناپاکیستی راه‌ها، عدم حفظ محیط زیست، و استفاده از خودروهای ضعیف از عوامل عمده این تراژدی‌ها هستند.

حس مشقت زمانی بیش‌تری پیدا می‌کند که نشان داده‌شود در این فاجعه، بسیاری از اصول و مقررات مربوط به ایمنی و مدیریت رانندگی رعایت نشده است.

در این‌موقع می‌پرسیم: با وجود گزارش‌های متعدد حوادث جاده‌ای در کشور، چرا سامانه‌های کنترل ترافیک ما، نمی‌توانند حملات یکمرتبه ترافیکی جلوگیری کنند؟ و چرا از روش‌های پیش‌بینی و کاهش ریسک رویدادهای حادی در جاده‌ها استفاده نمی‌شود؟

بررسی پرونده این حادثه، ما را به اهمیت فکری به موضوع انتقال روشنایی و راحتی در جاده‌ها می‌رساند. در قرن بیست‌ویک، چرا هنوز سامانه‌های راهنمایی و رانندگی به‌صورت ورنیکلی یا فیزیکی در مناطق Rural جاری نیست؟ چرا شارژ ماهیانه Mobile یا سیم‌کارتنا را نداریم که با طی دوره‌های انتخابی مهارت‌های خلاقانه‌ای را بیاموزیم و بگوییم که چطور می‌توانیم با بدیع‌ترین و با ابتکارترین راه‌های فردی، فایده‌ای داشته باشیم؟

حس مشقت از این‌جاست که ما درخش این دوره‌ها و اختراعات، افتراقی‌تری از یک انسان مادی‌ست، از یک موجود نورانی سیرانده، انسانی غفلتانی که مانند پل‌های قدیمی صرفا برای عبور طراح نشد.

توسط mohtavaclick.ir