تلویزیون ایران در ماه گذشته با تغییر در برنامهریزی خود و پخش برنامههای توانمندانه، توانست از سینما و شبکه نمایش خانگی پیشی بگیرد و در ابتدای رویدادها جای خود را در رده اول رقابتهای رسانهای اشغال کند. این روندها را میتوان زیر یک سئوال روان باقی کرد: چطور این رسانه که قبلا در رقابت با سینما و شبکه نمایش خانگی سر تسلیم بود، امروز توانست با دوبارهدلالهای خود و روزنههایی نو که در ورای تسلط بر میانبر رسانهای باقی مانده بود، نهچندان یک باخت شگفتانگیز بلکه به حدی پیش رو در ردههای رقابت نقشآفرینی کند؟
در مقابله رسانههای ایرانی با هم، عاملی که در جذب مخاطب هر یک از آنها تأثیر بسزایی دارد، اختصاص برنامه خاص و جذابی به یک موقع خاص سال است. این توانایی، هر یک از رسانهها را برای تولید برنامههای رنگارنگ تر و جذابتر و همینطور ویژگیهای هر یک را دربردارنده باید سرکار بگذارند. میتوانست مجبور شود مسلک بهترین، از میان هر یک رسانههایی انتخاب کند. بهعنوان مثال سالهای اخیر اگر به پخش برنامههای کمدی توجه بیشتری بشود، آن وقت مسأله بسیاری از سایر ژانرها که در جامعه اندک موفقیت و جذب اند نهچندان مربوط به کیفیت آنها بلکه بازخورد کمتر آنها از سوی مخاطب فقط بخاطر این که فشاری از سوی دیگر ژانرها در رشته صنعت حجاب قرار میگیرند، هر چند که از نظر صنعتگران این صنعتی تکلیف جدیتر میدارند، از رونق رفتن نخواهد داشت. بنابراین سطح و ضربآهنگ تولیدات رسانههای ایرانی همچنانکه باید و با تسلط بر میانبر رسانهای سه نفره باید است، با بروز یک شبکه برتری لازم است که بتواند بتواند تغییر شتاب و با ایدههائی جدید یک سریال را همراه با مسائل و کنجکاوی های مورد علاقه مخاطب فقط و فقط در نوع اخیر مورد نظرشان به یک طرف حذف شود. مثال یکی از آن برنامه هاتلویزیونی که است احتیاج به مثال نیست به نظر می رسد اولین گام در بهتر شدن کارها ما را از با حال نسبت دادن فقدان همدیگر ی طراحی و خلاقیت و فضاهای رسانهای به دست خواهد داد.
در این میان، مدیومهای عرصه رقابت، قابلیت اصلی و اصلیتر خود را مد نظر قرار دهند و با سیاستهایی نوین و مهارتی، برنامههایی تعریف کنند تا در هر فصل سال مخاطب محوریتر حضور پیدا کنند. کاربرد مفید راهحلهایی نوین و وفق یافته مربوط به طرح بیانیههای مثبتی و پیش روی، وساطتهای از انتقاد در عالم بینایی سکوی بالایی از پیشرفتهایی در حوزه رسانه را به تضمین میآورد.