بهنام آن کس که بیافرید و پرورش داد، هدایت نمود و سپس به سوی خویش فرا خواند.
در رفسنجان آبانماه ۱۳۳۸ به دنیا آمدم، نقش اصلی را در تربیت من و دیگر خواهران و برادرانم مادرم ایفا کرد که خداوند به او اجر عظیم دهد.
دوران تحصیل را در رفسنجان پشت سر نهادم و در سال ۱۳۵۷ دیپلم علوم تجربی گرفتم.
به دنبال ادامه راه زندگی عازم تهران شدم و پس از تلاش زیاد به نیروی هوایی برای همافری رفتم، بیش از یک ماه آنجا نماندم.
علت خارج شدن نبودن معنویت و زندانی احساس کردن خودم بود.
همان زمانی که ما داخل پادگان بودیم مردم را به رگبار میبستند و برای ما سخنرانی میکردند که بله عمال شوروی در حال فعالیت برای به دام انداختن ایران هستند و شوروی نیروهایش را به مرز ایران انتقال داد و آنچه که برای تغییر افکار لازم بود بیان میکرد و من از آنجا زده شده بودم دفعه آخر که اجازه خروج به من دادند دیگر نرفتم و به شهر خودم آمدم.
در سال ۱۳۵۸ به تربیت معلم کرمان رفته و در آموزش ابتدایی مشغول به تحصیل گشتم و در آخر برای رشته عربی- دینی امتحان دادم و در هر دو موفق شدم، به لطف الهی. در مدت زمانی که دانشجوی تربیت معلم بودم سعی کردم که در جریان انقلاب باشم از آنجا که زمان ما مصادف بود با به قدرت رسیدن بنیصدر، بیشتر فعالیتهایمان در جهت افشای چهره ناپسند بنیصدر بود.
محل کارم رفسنجان افتاد، ولی به اصرار یکی از دبیران که اهل رفسنجان و محل خدمتش بم بود جایم را عوض کردم.
انشاءالله که بتوانم این مسئولیت را که ادامه راه پیامبران است به نحو احسن انجام دهم. سپاه را برای انجام خدمت سربازی انتخاب کردم و برای این به سپاه آمدم که معنویت داشت و روح اسلام بیشتر در آن موج میزد.
خود را مهیای جبهه رفتن نگهداشتن و باز مبارزه از درون و بیرون و شکست پیروزی و انتظار. گرچه به مطالعه و کارهای فرهنگی خیلی علاقه داشتم هر وقت مطالعه میکردم میبینم که صفات خوب و ضعیف شده و صفات ناپسند آشکار میگردد، از یاد نبرید مطالعه و کلاس آنقدر کم است که ضربههای فراوانی وارد کرده و میکنند و کمبود شدیدی در خودم در مورد آگاهی بیشتر به مسائل اسلامی احساس میکنم.
کاش مدتی میتوانستم به حوزه عفیف اجتماعی که افراد عالم و خداجو در آن است بروم و روح تشنه خودم را سیراب کنم و دوباره به جامعه برگردم.
(از زبان همسر شهید علی طالبی):
در شهریورماه ۱۳۶۰ به شهرم آمدند و خدمت سربازیشان را در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به واحد تبلیغات انتشارات آغاز کردند.
در ۱۷ اردیبهشت سال ۱۳۶۱ که مصادف بود با میلاد امام علی (ع) یعنی سیزدهمماه مبارک رجب تشکیل خانواده دادند. حاصل این ازدواج دو فرزند است به نامهای فاطمه و محمد صادق.
طی این مدت بارها به جبهه برای انجام وظیفه (عازم) بودند، آخرین بار در تاریخ ۲۶ شهریورماه عازم جبهه شدند پس از گذشت قریب دو ماه به مرخصی آمدند و دوباره رهسپار جبهه گشتند.
سپس در سحرگاه نوزدهم دیماه طی عملیات کربلای ۵ بهدنبال نبردی دلیرانه به سوی معبود بال گشودند.
منبع: نوید شاهد
انتهای خبر/ طهماسبی https://armanekerman.ir/vdcjvoevtuqexiz.fsfu.html
armanekerman.ir/vdcjvoevtuqexiz.fsfu.html
source