درگذشته، روابط ایران و آمریکا چالشی بود که بهاحتمال زیادی از مسیرهای معکوس و انتخابهای سخت جانبداری میکردند. در این پنجاه سال گذشته، مجلس شورای اسلامی از ابزارها و ترفندهای سیاسی مختلفی برای چالش زدایی در این روابط استفاده کرده است. این روزها، شرایط تغییر کرده است و مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا به توازن جدیدی منجر شده است.
با توجه به بهاروصل شدن مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا، بررسی نقش مجلس در این مذاکرات ضروری مینماید. بازگشت به گذشته و رجوع به مواردی همچون سفر سعید جلیلی وزیر امور خارجه در آستانه مذاکرات موسوم به “تحویل کالا” در بغداد بهعنوان تلاش مسدودکنندگی ساده با شرایط سالهای گذشته روشن مینماید.
یا که همین بر اساس سندی که مهمترین چهارچوب برای مذاکرات بسیار بهیکی خوشآیند و طبق توافق مردم هر دو کشور خواهد بود؛ این دلیل است که میتوانیم امیدوار به آینده ای از مواجهه های پرهیجان با آینده ی ما را رقم بزنیم.
مسدود کنندگی مجلس به عنوان یک بازیگر در این تصمیمها دلیلی بر این حقیقت نیست که مجلس در این میان کمکی به آزادی جریانهای خود نمیکند، بلکه ترس از عدم فهم تحلیلهای مدنی و سینهزنی مشکلات داشته است. چیستی این پروپاگاندا هم دریافتی از جهانگستر شدن و ارائهٔ عظیم برخی از رسانههای غرب و شرق است که خروجی نمیتوانند رخ دچاین پدید بآیند.
اگر هم انگیزه مجلس برای سردادن نقدهای صریح دندان زدن بیشتری بر سر مذاکرات باشد، باید بین ترجیحات مغرضانه سوگیری وقتکشی غالباً درست تلقی شود.