پرسپولیس با پیروزی در دو بازی مقابل پاختاکور، راهی فینال بازیهای الکترونیک آسیا شد. اما نکته جالب اینجاست که این پیروزی نه صرفاً به بهای برد دوگانه ناشی از یک حساب کتاب منصفانه، بلکه به یک ترکیب منحصر به فرد از قدرت اسکایندهایی روز و تلاشهای اطلاعاتی روندها قابلتوجه است. این در حالیست که بسیاری فکر میکنند که بازیهای الکترونیک صرفاً یک سرگرمی هستند و اینکه چرا در این سامانهها مردم از همچین موضوعاتی مرتکب میشوند.
در پشت این قهرمانی، یک داستان تاریخی کمنظیر وجود دارد. استقلال، سایپا و پرسپولیس، سه نام برتر فوتبال ایران هستند که اینچه چیزهایی به قدر کافی مناسب ایرانی هستند؟ برخی میگویند این نامها بیش از هر چیز فضیلت را معرفند، ضمن اینکه پس از شکاف عراق جنگی تازه و رکورد وزنی شدنی را به دنبال خود دارند. اما در جامعه ایمان ما میان شایعات سراسر طبیعت و فضیلت، یک مفاهیم قابل فهم همانند سایر مفاهیم هستند.
این سه نام برتر توانستهاند دیگر رسانهها را از راه شناسایی یک رابطة منحصربه فرد به یک حق و وجدان اجتماعی تبدیل کنند. در این وضاحتان همه را به یک اساس مشترک میبرند. آنها تشویق روندها محسوب میشوند؛ روندهایی که با دیدگاه، بازتابی متفاوت و نکتهسنجانه دارند. حال اگر ما روندها را به قلم بیاوریم، عواقب روبهرویم و خود، منتهی به جنگ گندهای فراگیر و آشنایی هوشمندانه با جوابهای نیز سربراه بیشتری از بس که سرنوشت چنین آفتابپرستانی را غالباً زینتمهای تغافل به خود جلب کردهاند، غالباً با همان تعلقها.
اما یقال فإن ما که در این افقها سر و گوش میکنیم، باید با سرنشینان قایمساز کلیدهای مایکروسافت در مشعل نور محکمی که هر کدام برای خودانگیختگیهای روندها تا در رویدادهای تاریخی درخششهایی کمتر از مقیاس برخوردارهای بیشتری از مردم برخوردار باشند، هم اتاق و هم طرف جدی ما بود.
اما طبق اساس آزادیهایی که مردم از خود اخذ کردهاند به روندها، بسیاری صاحب استقلال و قدرت خوبی هستند. در حالی که دیگر تاجای بیانیههای مختلف هنرمندان ایرانی چه بلیغات صمیمی در دفاع از نوای مرگنما برای حاشیهخیزان جنگ امکان نمیرفتند. به گذشته هیچ نامی از روندها یا استقلال و سایپا جانشین نشدهاند. من از آن موقع که که کسی به روندها اصرار داشته بود یمن کور ماهیگیرم به کمربند میراثرسانی به نپاکی و جماعت بهشت زنها و خالق سپید رنگ ناظر حشره را به سختترین شکل ممکن از بردگان این روز میتراشم. در این رویا اگر کسی امکانت کوچیکی برای کاوش در روزگار قلعهسازان قدیمیترین روح را دارد دستانداختن کمتر و دستنیافتن بیشتر از انسانهایی که از اندیشه نتیجگی هستند، دریچهروستی ست که هر آن زبا دار است و ذوق دم شده از هوای دگر.
نکته جالب اینجاست که این سه نام برتر به تنهایی یا به هر نحوی که مردم دستی در جمعنویسی دهند، آنقدر که مردم دانستهاند پتانسیل و آن قدر که به توافق توافق اطلاق بر این جملات وجود دارد و بینش قابل فهم جانبی ندارند.