کسی که مهاجرت میکند، فقط مسیر زندگی خود را تغییر نمیدهد. در یک نمای کلی مهاجران میتوانند در جمعیت کشور، بازار کار و… تاثیرات چشمگیری داشته باشند. به گزارش اکو ایران،با افزایش آمار مهاجرت از ایران، یکی از مواردی که کارشناسان و صاحبان کسبوکارها بارها به آن اشاره کردهاند، کمبود نیروی انسانی است. مهاجران تحصیلکرده و دارای مهارتی که جای آنها در بازار کار خالی مانده است یا افرادی با مهارت و دانش کمتر جای آنها را پر کردهاند.
پیمایش جدید درباره وضعیت مهاجرت از ایران
تیر سال جاری محمد فاضلی، جامعهشناس با همکاری بهرام صلواتی، تحلیلگر ارشد حوزه مهاجرت که در آن زمان مدیریت رصدخانه مهاجرت را بر عهده داشت، پیمایشی پیرامون وضعیت مهاجرت ایرانیان انجام دادند. نتایج این پیمایش و تحلیل دادههای آن میتواند تصویر روشنی از آنچه جامعه ایران و بازار کار با آن مواجه هستند، ارائه دهد.
تعداد 11 هزار و 157 نفر در این پیمایش شرکت کردند. از این میان، 2 هزار و 116 نفر از آنها از ایران مهاجرت کرده بودند، دیگر افراد نیز در داخل کشور بودند. فرمهای نظرسنجی به صورت اینترنتی منتشر شد و پاسخدهندگان از سراسر کشور بودند.محمد فاضلی، جامعهشناس در همایش «HR VISION» با ارائه نتایج این پیمایش، نکاتی را نیز درباره این دادهها بیان کرد.
جزئیات پیمایش جدید مهاجرت
فاضلی در این همایش گفت: «ظرف 10 روز، 11 هزار و 157 نفر به پرسشنامهای که قابل تحلیل بود، پاسخ دادند. میانگین سن پاسخگویان 39 سال بود، یعنی گروه جوان. میانگین تحصیلی آنها نیز فوق لیسانس بود. از 131 استان کشور پاسخگو داشتیم. 45 درصد از پاسخدهندگان از تهران بودند.»
او ادامه داد: «ما از کسانی که مهاجرت کرده بودند، پرسیدیم در چه سالی مهاجرت کردند؟ بر اساس سالهایی که مهاجرت کردند، آنها را به چند دسته تقسیم کردم. کسانی که قبل از سال 1392 مهاجرت کردند که شامل 23 درصد از آنها بودند.»
فاضلی توضیح داد: «کسانی که از سالهای 1392 تا پایان سال 1396 از ایران خارج شدند. سالهایی که نام آن را سالهای برقراری برجام نام گذاشتهام. هنوز امیدی وجود داشت و شامل چهار سال میشود.»این جامعهشناس گفت: «سال 1397 ترامپ از برجام خارج شد. از ابتدای سال 1397 تا پایان سال 1399، سالهای خروج از برجام و کرونا بود؛ اوج بحرانها. گروهی هم در این دوره از ایران خارج شدند که شامل 18.9 درصد بودند. برخی هم از ابتدای سال 1400 تا تیرماه 1402 که این پرسشنامه را پر میکردیم، مهاجرت کردند. این افراد 38 درصد از پاسخگویان را شامل میشدند.»
ایرانیانی که روحشان مهاجرت کرد و جسمشان ماند
محمد فاضلی در توضیح نتایج این پیمایش گفت: «این یک پرسشنامه اینترنتی بود. برای پژوهش به خانهها مراجعه نکردیم و نمیتوانم روی دادهها قسم بخورم. اما این یک نمونه اینترنتی با حدود 11 هزار پرسشنامه است.»او ادامه داد: «بعید میدانم تاکنون هیچ دادهای بزرگتر از این درباره انگیزههای مردم برای مهاجرت جمع شده باشد. حداقل میتوان گفت این یک پژوهش درباره جوانترین، تحصیلکردهترین و متخصصترین بخش جامعه ایران است.»
این جامعهشناس توضیح داد: «پس حداقل این دادهها درباره این گروه قابل تعمیم است. 20 درصد این افراد اصلا به مهاجرت فکر نمیکنند. 57.5 درصد از آنها به مهاجرت فکر میکنند؛ به این معنا که تمایل به مهاجرت دارند، اما کاری برای آن انجام ندادهاند. این گروه کسانی هستند که من به آنها میگویم “رفتگان جامانده”. یعنی روح آنها رفته است، اما خودشان اینجا هستند. در واقع نوعی زندگی در تعلیق را تجربه میکنند. نه رفتهاند و نه ماندهاند.»
او ادامه داد: «حدود 20 درصد هم کسانی هستند که برای مهاجرت اقدام کردهاند یا مهاجرت آنها قطعی شده است. بنابراین جامعه ایران را میتوان به سه دسته تقسیم کرد. 20 درصد اصلا به مهاجرت فکر نمیکنند. حدود 60 درصد در تعلیق هستند. حدود 20 درصد هم اقدام کردهاند یا کار آنها انجام شده و در حال ترک ایران هستند.»
نارضایتی مهاجران در زمان ترک کشور
او در بخش دیگر این پیمایش درباره وضعیت نگاه پاسخدهندگان به سازمانی که در آن مشغول به کار بودند، پرداخت. فاضلی گفت: «هر چقدر از ابتدای دهه 90 به سال 1402 نزدیک میشویم، نگاه کارکنان بهویژه آنها که مهاجرت کردهاند نسبت به سازمان ایرانی در همه ابعاد منفیتر شده است.»
او ادامه داد: «کسی که بین سالهای 1400 تا 1402 مهاجرت کرده، نگاهش به فایده مهاجرت برای زندگی شخصی بسیار مثبتتر است. در واقع، نگاه او نسبت به افرادی که بین سالهای 1396 تا 1400 رفتهاند تا حدودی مثبتتر است اما در مقایسه با کسانی که قبل از سال 1392 مهاجرت کردهاند نگاه بسیار مثبتتری دارد.»این جامعهشناس گفت: «خارج از کشور همان است، اما نگرش آدمها تغییر کرده است. هر چقدر به آخر دهه 90 نزدیک میشویم، آدمها با نارضایتی بیشتری کشور را ترک میکنند.»
41 درصد نارضایتی از تابعیت ایرانی
در بخش دیگری از پیمایش از شرکتکنندگان درباره نگاهشان به ایران پرسیدهاند. گویههایی که در این بخش آمده شامل سه گزینه است:
1: به آینده ایران خوشبین هستم.
2: از اینکه تابعیت ایرانی دارم، احساس رضایت دارم.
3: ایران، کشور مناسبی برای زندگی کردن است.
فاضلی درباره نتایج این بخش از پیمایش توضیح داد: «37 درصد از پاسخدهندگان با گزینه اول “کاملا مخالف” بودند. درباره گزینه دوم، حدود 21 درصد گزینه “کاملا مخالف” را انتخاب کردند و حدود 21 درصد نیز با آن “مخالف” بودند. جمع این دو هشداردهنده است. یعنی حدود 43 درصد از جمعیت جوان و متخصص از اینکه تابعیت ایران را دارند، خیلی حال خوبی ندارند.»
مهاجرت فقط متعلق به ثروتمندان نیست
فاضلی در بخش دیگری از این همایش به وضعیت اقتصادی و مشخصا درآمدی مهاجران پرداخت. این جامعهشناس گفت: «زمانی، مهاجرت متعلق به بخش ثروتمند جامعه ایران بود؛ اقشاری که میانگین درآمدی بالایی داشتند. اما مهاجران سال 1397 به بعد متعلق به همه گروههای درآمدی هستند. یعنی فقط ثروتمندان نیستند که مهاجرت میکنند.»
کار کردن با نیروی مهاجر و سیال را یاد بگیرید
این جامعهشناس، با اشاره به نتایج این پیمایش، نکاتی را برای کار با نیروی انسانی به مدیران منابع انسانی توصیه کرد.او گفت: «نکاتی برای مدیریت منابع انسانی دارم. به دلیل تاثیرپذیری شدید مهاجرت از عواملی چون سن، تحصیلات، درآمد، ارزیابی فایده مهاجرت برای زندگی شخصی، ارزیابی وضعیت اقتصادی و نگاه به ایران (هر چه منفیتر) روند مهاجرت تا مدتها ادامه مییابد؛ چراکه نه روند اقتصادی بهزودی برمیگردد، نه آن نگاه منفی به سرعت اصلاح میشود. گروه جوان هم از آرزوهای خود دست نخواهد کشید.»
فاضلی ادامه داد: «نکته دیگر اینکه متغیرهای سازمانی مثل احساس عدالت، رضایت از مدیران و رضایت از کار میتواند چسبندگی نیروی انسانی را بیشتر کند. نه به این معنا که چنین متغیرها میتوانند با شرایط بیرون از سازمان مانند شرایط اقتصادی و اجتماعی مقابله کنند اما در جای خود مهم هستند.»او گفت: «نکته دیگر اینکه شرکتها در شرایط کنونی، باید زیستن با نیروی انسانی سیال، مهاجر و دائم در حال تغییر را یاد بگیرند و برای کار با این افراد آماده باشند.»
source