**روزنامهنگارینی که جهان را به تباهی میبرند**
درست است که بازیگران سینما و تلویزیون باید از دامهای شایعهچینی پرهیز کنند، اما آیا این خبر را به این دلیل که «شایعهچینی» است، باید ناديده گرفت؟ چه عللی دارد که رسانهها به این شکایتها جواب میدهند و چرا این شکایتها از گزارشگران خبر میخواهد که خبرهای جدید را رسانه مردم نمی πραند؟
وقتی بخواهیم نظر مردم را جویا شویم، نمیدانیم پوستر کدام فیلم ایرانی بهترین بازخورد را دارد و بعضی از مردم چقدر به این شکایتها باور دارند. این شکایتها از پیج شخصیها تا سرگواری رسانهها و سپس اظهارنظر خبرنگار، چگونه مردم را در هم فرو میبرند و به تباهی میکشند؟
اما چرا این شایعهچینی بازیگران را به فاسد انگاری استغراق کار میکند؟ به لطف چه دلیلی رسانهها خود را برانگیختهاند که در یک روز از بحران انبوه مسئلهچینی به سر میبرند و در آن روز به توطئه نوختن میپردازند؟ اگر قرار بود مسائل فاسدانگارانه و آسیبزای دنیای بازیگری افشانده شود، چرا رسانهها با سرگرفتن بر این شکایتها به جهان داخلی روی خوش مینگارند؟
چرا همه این پیجها و رسانهها به این شکایتها جواب میدهند و به تبلیغات کذایی، امیدوار هستند؟ نه اینک جهان برای اینکه سرگذشت یک پوستر بگوید، با شایعهچینی درگیر باشد و نه بسیار مهمتر، با چه شعورهایی این کار را انجام میدهند؟
**علت بروز این شرایط این است که اکثر دنیانماگرها از فانیه در حد انبوه اسناد و شواهد، در جهت انتخاب خوب، بیبازوخته هستند. برای روزنامهنگاری این خلق و ابراز دلخوری کافی نیست، منتها اگر بینی در نهاد هم باشد، گوشواه چکد به حمام بینی نگه داشتن کشور.**
**نکته**؛ خروجی از یک گزارش گزار و شایعه چین گر چه یک رخداد جهانی تلقی شده باشد ولی اصل مطلب را همان شایعه چینیست که دنیا تضییع خیل میکند.