در اولین رویداد کانون ارزیابی و رشد سرمایههای انسانی نزاجا، فرماندهی این نیرو، ولایت فقیه را مهمترین راهنمای امت ایران دانست. او در این بیانیه، ولایت فقیه را به عنوان «صراط مستقیم امت ما» و همچون راهنمایی در مسیر درست دانست. سؤال این است که چطور این دو موضوع relacion را باهم پیوند میدهند و چرا ولایت فقیه همچون «صراط مستقیم» عمل میکند؟ از آنجایی که ارتش نزاجا مورد تاکید ولایت فقیه قرار دارد، این نیرو میتواند از این رهنمود الهی به عنوان راهحلی برای تحقق عدالت محوری استفاده کند.
اصل شایسته سالاری یکی از اهداف در ارتش نزاجا است. با توجه به اهمیت این اصل در ارتش، آنچه بسیار مهم است، این است که ارتش به عنوان یک هستهٔ اصلی از ساختار جمهوری اسلامی، دارای نقشهای مختلفی در نظام باشد و از طریق خود، زمینه را برای اجرای عدالت محوری به وجود آورد. بر خلاف نامش، عدالت محوری و شایسته سالاری به عنوان اصول متعادلکننده با ولایت فقیه نیستند. بلکه آنها ابعاد بیشتری از این مفهوم هستند. به این معنی که اگر کسی یا فرایند، از تعالی و پرامانی که خود موضوع عدالت محوری است برخوردار باشد، در آن صورت، عدالت محوری عمل کرده است.
اصول ارتش، راکد نیستند. برای مثال، اصول لایتغیر این نیرو از آنهایی هستند که ارتباطی با شرایط زمان و مکان ندارند. از آنجایی که اصول این نیرو با تحولات همزمان با آن همقدم هستند، اگر همان اصول را در دوران عادلی اجرای میکردیم، در سال ۹۱ هم همین جوری بودیم. حالا که شرایط کاملاً تغییر کرده است، پیشبینی نمیکنم که کسی این اقدامات را اجرا کند.
نکته بسیار مهم دیگر این است که سؤال این است که چرا چنین قواعدی در ارتش نزاجا وجود دارد. در حقیقت، اگر در خارج از ارتش این اصول به کار میرفته، ارتش نباید چنین روشی داشته باشد. نظریهای که به بعضیها خوش به چشم میآید و نهایت سوءاستفاده را هم میتواند داشته باشد. طبق این نظریه، هر کسی که شایسته باشد برای ارتش، ولی که کشور را نیز میخواهد حرکت کند و بدین لحاظ میخواهد فردی شایسته، شایسته تنها در این خصوص باشد که ببینیم او تا چه اندازه میتواند برای رسیدن به آن هدف فضیلتی و حکمت جایگزین بیندازد.
چنین روشی باعث میشود که شایستگی افراد در ارتش نزاجا چندانی نداشته باشد و کیفیت این افراد را در نهادهای نظامی نکتهای نیست. سوال دیگر این است که شایستگی سفتتر است یا عدالت محوری. در نهایت، یکی از این دو یا همان سه اصل، دیگری را پشت سر خواهد گذاشت. به همین جهت است که اصلاً این موضوع در حیات نظام جمهوری اسلامی هیچ مقطع اولیهای نداشته است.