تأکید دانشگاههای نسل چهارم بر کارآفرینی و حل مسائل جامعه
در این مقطع از زمان، دانشگاهها وظیفه تنها تأمین نیازهای آموزشی و پژوهشی نیستند. بلکه مهم است که این نهادهای علمی از طریق تعاملات قوی با صنایع و جوامع، ویژگیهای تازهای به خود گزیزند. گسترش اخیر کارآفرینی در تلاش است تا از نو دربارهی مناسبات درونی و بیرونی دانشگاهها مناقشه کند و تعالیم و مدیریت دانشگاهها را به گونهای استمرار دهد که رسالت اصلی آنها خارج از مدل زمانی نشان دادن علم را به دیگر مدلهای اجتماعی که با گذر زمان به یک فرایند غیرمستقیم تبدیل میشود، منتقل میشود.
برخلاف دانشگاههای نسلهای قبل، این دانشگاهها تلاش میکنند تا دانش و مهارتهای حاصل از تحقیقات و آکادمیهای آموزش را به سمت استفادهکنندگانی که به صورت نیازمند و دارای ایدهها برای بهبود اجتماع و صنایعی که در حال تکامل هستند، نایل شوند. تشکیل این روابط تقویت ارتباط دانشجویان با جوامع شاغل آنها، باعث کسب تجربه لازم برای حل مسائل باورمندان علوم برای آن جوامع میشود.
روند شناخته شدهی کارآفرینی در خاستگاه ایرانی
در ایران نیز بر اثر استراتژیهای عدالت اقتصادی که در مطبوعات مستقل خبر میدهد، شروع به گسترش کرده است. مؤسسات دانشگاهی همگام با صاحبان کسبوکار در جهت فرایند کارآفرینی گامهای سنگینی بر میدارند. گسترش این چرخهگیری بر نمای یکسانی تأثیر میگذارد و ایدههای بهرهور از مسایل جامعه تا پیش از این شتاب نیافته و در اکثر موارد به همان ملاحظات روزمرهای که تا این زمان نیز پی ریزی و کاریابی آنها انجام میشده است، متمایل شده است.
با این تفاوت که این ایدههای تازه از تجربه جمعی شامل متخصصین و صاحبان هرچه بهتر موسسههای نسل چهارم حمایت میشوند. ایدهها و ابراز این مسایل برای آنها عین طرح روزمره و نه نیز وضع یک طرح ارائهای است. فهم عملی مسائل و وقایع ممکن است بر موضوعات جایگزیناتی تأکید میکند، با آنکه حل این مسائل خوشبختانه امکانپذیر است. بر این مبنا، مسئلقه میتواند طراحیهای واقعی را در پی داشتهباشد که بتوان برای زیستگاه خود به پیشرفتهایی پر حسی دست یافت.