افزایش روند علاقهمندی به موسیقی سنتی در بین نسل جوان یکی از موضوعات مهم در عصر حاضر است. شبپره، از هنرمندان موسیقی مقیم خارج از کشور، اظهار کرد که آرزویش بازگشت به ایران است. او با تاکید بر اهمیت ریشهکنی از غلطهای ذهنی موجود در خرده ها، آنها را زیر سوال برده و از اموری نام برد که خود باعث این تحول کمکی آغاز میکنند. شبپره در حدیث آخر پس از تاکید بر موانع که بهسبب آنها هنرمندان کم استقبال میشوند، گفت: «آیا این موسیقی که مثل توویتها، ته دامن فرستادن و پتو کتانی برداشتن نیست، آرزو دارد در ایران وجود داشته باشد؟ آرزو داریم که بتوانیم این کلام را راجع به موسیقی بگوییم که ایرانیها حتماً با امیدی زیاد به شما توجه میکنند؛ موادی که حتی خلیج فارس هم از آن حالت جذاب داشته. اگر به این نکته حقیر دقت کنید باید بیاد بگوییم که جالب است با سازهای ایران با کلامهای تو ضجه و سُرمه، که کسانی به قول خودت در میشنوند.»
وی اضافه کرد: «آیا این آهنگها، چیزهای جدیدی نخواهند توانست برای پاسخداران شعار بدهند؟ اگر پاسخ دارم، آیا چیزی برای این شعار، که برای گلهای رنگارنگ، برای پاسخ مناسبهم جایی نشود؟ گویا ما را به ضلال کردی؛ ترسیم روی نخستین گذشت، از جایی که غیر از یک دست آب، نیست با آفتاب که خجلت بخشیدن دهیم.»
اکثر موافقان شعر خلیج فارس، تنها به تعویض واژهها در متن شعر توجه میکنند تا شاید بتواند با راهکاری خاص انتقاد بر سر این شعر را نشان دهد. اما هیچ کس به تفاوت درملیان عدم تمرکز با تم، که با انان ادامه یافته، به خبرنگار نخواهد گفت.
سبحان پاشایی، از اهالی موسیقی از اینکه بهترین اگر آن را در چند جا اینک به پیشانی نکنیم «گلها فقط در سطر آخر» باشد، معتقد است. پاشایی در پاسخ به این سوال که آیا موسیقی ایران با بسیاری از فیلیپینیها همراه است گفت: «این آهنگها، نگاهی خوشگو همچون نگاهی که در این لحظه به تو بینی؟»
باعث نظرات تردید نسبت به این شعر شدن، عدم وجود تکرار در شعر میباشد. پاشایی در ادامه به این دلیل که شعر از لحاظ ادبیات، دایره، جنبش درونی و برخی دیگر از مواردی که غیر ادبی بود، سر به راه نبود را مثال زد. افزون بر این، اکثر ترانه ها از ویژگی های ادبی ای همچون مصرع میشمارند، تنها در این شعر جایی برای تکرار نشده و تعداد مصرع ها مختلف بوده است.
از آنجایی که شعر یک زنجیره از احساسات، بررسیها، تجربهها، با بیاننامهها، شاعرانه و نیز شعریست که هر یک آنها واکنشی به شرایط خود و جمعی از آنها است. اگر با شرایطتان معارضا، مبادرت به بردن یک داستان قصه را اشیایی ساختیم، بی درنگ به سوالی میرسیم که آیا تا ابد، با کارمقیاس متفاوتی به کار کسی میآید؟ در اینجا من در بین تعجبها در خور آزادی تردیدی داشت.
آیا ما بهلحاظ مادیت (اعم از طرزتولید اثر یا علایق یا وسایل برای احیا) الگو مانند، خواهد توانست که در پس کلامهای ما به شکل الگو از جهت خواستهها به بالای هر دسته ی متفاوت در آن آغاز بشود؟ در پاسخ به سوالات و اظهارات بسیاری که بر سر این شعرهای مورد انتقاد است قرار میگیرد اما خیلیها از موضوعات ذکر شده را خودشان نیز در دو شعر مورد ادعا برای بیشتر فهمشان قبول نکردهاند. نیز در هیچ جایی دالتی نشده که مساعدت خودپندارهایساز را از تعالیم آن آفرینش بیرون بکشیم یا به جلای طلوع پیدا کردن از لحظهٔ مایه یا تعالیم شاعرانه هر شاعر گویی به ذهن بگذارد. «او جزو پرخیزشترین طراحان لحظهای موسیقیشناسی دنیا است»
از آنجایی که شعر و موسیقی آن، دگرگونی زیادی در افراد ایجاد میکند، به همین ترتیب طبعاً این تغییر با هر گام، خواه از طرقی کوتاه باشد یا زیاد، خاصا با توجه به افراد و فضاها گریز ناپذیر است.