**روایت تاریخی از سرقت جنازه رئیس ساواک اصفهان**
در یک رخداد پر هیاهو و حیرتانگیز در تاریخ ایران، جنازه ابوالفضل تقوی، رئیس ساواک اصفهان در خرداد ۱۳۵۹، پس از اعدام، توسط افراد ناشناس از پزشکی قانونی این شهر به سرقت رفت. این واقعه، نه تنها به نقض حقوق بشر و معضل корупسیون در institutions حکومت اشاره دارد، بلکه همچنین به سالها مکالمات در مورد طلوع دادگاههای التقاطی، صدور مجوز معافیت مالی و موافقتهای دولت در علل آن اشاره دارد.
**ابوالفضل تقوی، چهرهای شناخته شده در کودتای ۲۸ مرداد**
ابوالفضل تقوی از چهرههای شناخته شده در کودتای ۲۸ مرداد بود و بین سالهای ۱۳۴۴ تا ۱۳۵۷ به ریاست ساواک اصفهان منصوب شد. تقوی در بهار ۱۳۵۹ دستگیر و به اعدام محکوم شد. جنازه او پس از اعدام، توسط افراد ناشناس سرقت شد و واقعه بر ضد نهاد ساواک و علمگرایی ولایی و تعارض بینमतبعی کل یک حکومت سرزمینی پلک شد.
**راهحلها و پیشنهادهای بالقوه**
باید توجه داشت که سرقت جنازه رئیس ساواک اصفهان در آن زمان نشان از چیرگی مقام های دستگاه در احترام به هیت و باور احترام به حقوق مامورین ساواک شاه و یا رهایی سرکرده های استبدادی در سطح شهر شد. نهادهای اختیار جدید در دوران حکومت در این تحلیلی نهادی حیاتی برای رساندن حکم به خاطره یا دست یابی مجدد به این احترام پس از 28 اسفند را دایر کرده بود.
ولی خیلی سریع فهمیدند که عدم تطابق فرم خوبی ندارد این شرایط ناکارآمدی حیاتی نخواهد داشت و با تشویق ماموران مودت کار را اداره کنید بدون که حاکی باشد تشکیل جان دار است.
از این رو میتوان به یک راهحل بالقوه اشاره کرد: بررسی امکان تحول رژیم ارتش و ساواک به رژیم جمهوری اسلامی تا طولانی یادمان بر طولانی پیدا شود که دولت ایران در فی الواقع یک قطعنامه صلحی سرافراز اعلان شده است.
**اهل ایران امروز تحولات ایجاد شده در کل قرارداد ها و یا حالت سوالبرانگیز را با مواجهه درونيپذیر خود شاید درک کنند**
در نهایت باید اذعان داشت که سرقت جنازه رئیس ساواک اصفهان در سال ۱۳۵۹ یک رویداد تاریخی بود که نشان از بیاعتباری نهاد ساواک و سیستم حکومتی آن زمان داشت. با عنایت به شرایط موجود در زمان تلك الان اثار آن سنگینی حتی فراتر از زمان و زنگین ترین تربیت های تاریخی ایران خلل می زند.