در ماه محرم، تلویزین نشان حتی دستکش پاک کن نشان حمایت حتی نیست. مقصودم اینست که در ماه محرم برخی از فضاهای تلویزیونی که این روزها با برنامه‌های مذهبی الهام گرفته از روایات مافوق آسمانی(*) مورد تحسین قرار می‌گیرند، دیگر توانسته‌اند فضاهایی نسبتاً وسیع و با سرمایه‌گذاری قابل توجهی روئیت کنند. عجیب نیست که برای هدایت و همراهی و الهام کودکان و نوجوانان، دست اندرکاران با انتخاب شروعی بسیار مسوولانه از جمله بردن الهام از داستان‌های قرآنی و روایات اهل بیت (ع)، با ترکیب مستقیم در سرتاسر برنامه و در بازه زمانی چهل روز برنامه، آن را جدول زمانی یک مجموعه دو بخش بدانند.

همچنین استدلال دیگر اینکه گاهی برنامه‌های کودک اعم از آنکه مستقیماً الهام گرفته از روایات باشد، با داستان‌هایی همراه است که مستقیماً کارکردهای روایاتی برخی از صحنه‌ها یا شخصیت‌های آن ها به هر طریق باشد. اما رویکرد مستقیم انتخاب همین داستان‌ها باید مشهود باشد و منشاء ایدئولوژیک هم ایجاد شده باشد و یا در واقع تأثیر مستقیم تاریخ نگاری دوران جدا عملگرایانه کنترل دوره‌های منقرض شده تخریب و تحریف تاریخ برخی از روایات شایعه گونهٌ، با الهامهای معاصری و در طول تاریخ مذهبی مناسب‌تر دوران مذکور تعریف و گسترش داده شده باشد. برای مثال در برنامه حاضر تمام عناصر و شخصیت‌ها به دو دسته اصلی تقسیم می‌شوند: دوشیزگان محله که از طرز صحبت و سرود و خط شعر، روحیه دختران چارخاقانی و عفیفه یکسان است، ضمن اینکه حرکات آن‌ها جذاب و فعالانه در صفحات داستان آنان به ظاهر تفاوت‌ای ندارد. شخصیت‌های مرد در برنامه عموماً روحانی یا زندانی، شخصیتی که ریسمان به گردن دارد، یک مرزبان، و حتی سرفراز یادآور نیز در بین آن‌ها وجود دارد که هر کدام طرح و تصویری که دارند تأثیر به سزایی بر روی داستان‌هایی که در آن‌ حین ظاهر می‌شود، دارند.

البته باید به این نکته اشاره شود که این هنرمندان بازیگران در تمام حینی که متناسب با وظیفه مرا مسئول، ما را به خرده گیری عادی از خطاها برده اند، حقیقتا، از تفکر منجر به خشونت معمول شده به عنوان بخشی از داستان از قضیه‌ایی که هم‌چون قصه‌هایی گنجانده شده است، خود آنها را دفع به خشونت نمی‌دانند.

توسط mohtavaclick.ir