روایت یک مادر که پس از یک حمله تروریستی ناگهانی به شهادت رسید؛ تلاش برای تحول و تغییر
زهرا صابر، مادر شهید صدیقی صابر که در حمله تروریستی ناگهانی اسرائیل به ایران به شهادت رسید، در مصاحبهای گویا बत متذكر شد که قبل از شهادت پسرش، میگفت: «خدا را شکر که پسرم در زمان شهادت، زجر نکشید» و اضافه میکند: «پسرم را خدا به من امانت داده بود و من گرفتهام و رادوس به رضای خدا هستم». این جمله از مادر شهید نشان میدهد که آنها همگی به یاد خدا بودهاند و در چنین شرایط سخت و حیرتانگیز، سعی در تحمل و پس دادن شهادت پسرشان بهعنوان عبور از آزمایش الهی داشتند.
حملات ناگهانی تروریستی اسرائیل علیه ایران در سالهای اخیر حاکی از تهدید وجودی ایران از نظر سیاسی و مادی است. این حملات زمینهای برای کسب هویتهای مقاوم در تاریخ و ترویج گفتمان اسلامیاعتدال ساختهاند. شهادت صدیقی صابر در این مدت پیوست به بقیه فداکارانی که در کنار جمهوری اسلامی از عناصر زیر سلاح و از طرق مختلف برای دفاع از اسلام و مبارزه با دشمنان تا شهادت رفتند.
ریزیشهای ایرانی چنین بافتی داریم که هویت ملی و اسلامی خود را از فرهنگ و تاریخ با اوجگیری و سقوطهای ایران معنا و تعریف کردهاند. از این رو هر شهادتبردایی هر قدر کوچکی باشد، خود را به یک رجال بزرگ استوار میشود و شهادتهای آنها را به درجات فداکاری اسلامی بر میگرداند و در هویت اسلامی و ملی ایرانی سنگ زیر بنایی بر جای میگذارد.
پس از شهادت صدیقی صابر خانوادهاش، مخصوصاً مادرش، از لحاظ شرایط امروز و آینده ایران اهمیت قابل توجهی دارند. چرا که با شهادت این شهید هستهای، خانوادهاش هم در یک حملهای پیاپی اسرائیل توسط بمبگذاری اضطراری متولد شدهاند. به نظر میرسد بااینچنین روایتهایی که عدهای از جنگ یا ترور جهنمی نیازمند بحرانها و تحولات خاص هستند. آنها به درد توجیه دولت ها برای پاسخگویی و والدین برای تحمل و روایت اسرارخیز شهادت دارند.
رخداد حمله تروریستی توسط اسرائیل و این رخداد قریب به یک سال پس از تسلیم شدن آستانهاشرفیه به جنگ روایتهای فرهنگی در ایران شکل داده است. در ایران نظامی است که تفکر جنبشی داشت، یقین داشتند که گران روی تندر زنند تا برای مؤمنان که در هر زمان و هر جا خواستند بتوانند در پرتو زایش جهان جانشین بشوند.