cinemamag –
مروری بر مجموعه فیلم های ژوراسیک | وقتی دایناسورها به زمین بازگشتند
برترینهای کریستوفر نولان | از «یادگاری» تا «تنت»
نقد سریال «یاغی» به کارگردانی محمد کارت | کف خیابان
برترینهای کریستوفر نولان | از «یادگاری» تا «تنت»
برترینهای الناز شاکردوست | آهسته و پیوسته تا اوج
برترینهای پگاه آهنگرانی | دختری با کفشهای کتانی
نقد و بررسی بازی پژمان جمشیدی در علفزار
نقد فیلم «علف زار» | درام ملتهب دادگاهی
برندگان اولین جشن بزرگ کانون کارگردانان مشخص شدند | گزارش تصویری
نویسنده: امین نور
استیون اسپیلبرگ احتمالا موفقترین کارگردان نیمهی دوم قرن بیستم باشد. از همان زمان که «آروارهها» اکران شد راه موفقیت او و به زعم خیلیهای دیگر ماشین پولسازی جدید هالیوود هموار شد. کاری که اسپیلبرگ و همکار تهیهکننده و فیلمنامهنویسش جرج لوکاس بهخوبی بلد بودند، امروزی کردن ژانرهای قدیمی هالیوود بود؛ به نوعی که برای تماشاگران زمان خود ساخته شود. اولین نمونهی این فیلمها با قسمت اول «ایندیانا جونز»، «مهاجمان صندوقچهی گمشده»، شکل گرفت. در دههی ۸۰ سنت بازسازی فیلمهای دههی چهل و پنجاه در قالب فیلمهای دهه هشتادی گرفت.
این اتفاق هم در سینمای ژانر ترسناک (مثل بازسازی موجود توسط جان کارپنتر) و هم در ژانرهای دیگر اتفاق افتاد. برای مثال وسترن تبدیل به فیلمهای اکشن پلیسی شد و فیلمهای ماجراجویی بدل به همان چیزی شد که در «ایندیانا جونز» میبینیم. پارک ژوراسیک که در سال ۱۹۹۳ ساخته شد، ادامهدهندهی همین طرز تفکر است. هرکدام از این فیلمها که خودشان یک ژانر خاص یا دورهی کلیدی به حساب میآیند، بهخاطر فروش بالا موجی از تقلیدها و دنبالههای غیررسمی را به دنبال داشتند.
«پارک ژوراسیک» با ادای دین به «کینگکنگ» شروع میکند (وقتی وارد دروازهی شهر میشوند، جف گلدبلوم به شوخی میپرسد مگر کینگ کنگ را اسیر گرفتید؟!) سپس هرچه جلوتر میرود و ما را با دنیای هیولاهای عظیمالجثهاش آشنا میکند که بیشتر به قالب فیلمهای پیش از تاریخ دههی ۶۰ نزدیک میشود. حتی فروش خوب این فیلمها باعث شد تا استودیوها به فکر بازسازی سیارهی میمونها نیز بشوند.
اولین قسمت «پارک ژوراسیک» فقط بهخاطر دایناسورهایش مهم نیست. فیلم همینطور یکی از اولین نمونههای استفاده از جلوههای ویژهی کامپیوتری است که با چنان مهارتی انجام شده که حتی پس از گذشت سه دهه هنوز هم دیدنی است. اسپیلبرگ که علاقهی دیرینهای به فرمت کلاسیک و نگاتیو دارد، در اینجا شخصیت اصلی داستانش را شبیه خودش میسازد، مردی که از کامپیوترها بدش میآید حالا باید از دست دایناسورهای غولآسای ساختگی جان سالم به در ببرد.
«پارک ژوراسیک» برای تماشاگران اسپیلبرگ نقطهعطفی محسوب میشود، از آنجاکه فیلم تمام آنچه از اسپیلبرگ و سینمایش میخواهیم را به ما میدهد. از بچهها و رابطهشان با بزرگسالها، موسیقی جان ویلیامز، تلفیق ژانرهای کمدی، رمانس، ترسناک، ماجراجویی و علمی تخیلی با اندکی جنایت که شاید در هیچ فیلم دیگری از اسپیلبرگ به این خوبی در هم غلتیده نشده باشند تا یک تیم بازیگری حرفهای از ریچارد اتنبرو بازیگر پیشکسوت سینمای انگلستان در نقش دانشمند نیمهدیوانهای که موجب بازگشت دوبارهی دایناسورها شده تا نقش کوچک ساموئل جکسون که یک سال پیش از آنکه با پالپ فیکشن به شهرت و نامزدی اسکار برسد.
این فیلم اقتباسی از کتاب مایکل کرایتون به همین نام است. ایدهی اصلی فیلم درواقع از فیلمنامهای میآید که کرایتون خودش در سال ۱۹۸۳ نوشت و داستان چگونگی ساخت کلونی از روی دی ان ای فسیل پتروسور یا خزندگان بالدار را روایت میکرد. او که پیش از این داستان «وستورلد» را نیز در سال ۱۹۷۳ نوشته و کارگردانی کرده بود، در هنگام نوشتن کتاب نیز باز از همان ایدهی پارک تفریحاتی استفاده کرد؛ با این تفاوت که اینجا بهجای بازسازی غرب وحشی در دنیای دایناسورها میگذشت.
یکسال پیش از آنکه کتاب را منتشر کند و هنگامیکه همراه استیون اسپیلبرگ مشغول کار روی فیلمنامهی سریال ER بود، داستان کتاب را برای او توضیح داد. تمام کمپانیهای بزرگ از وارنر تا کلمبیا برای خرید حقوق کتاب رقابت داشتند تا اینکه یونیورسال با همکاری کمپانی اسپیلبرگ آن را خرید. سپس با پانصدهزار دلار اضافه، کرایتون راضی شد تا فیلمنامهی اولیه را از روی رمان خودش بنویسد، سپس توسط مالیا مارمو و در آخر به دست دیوید کوپ بزرگ بازنویسی شد.
بازنویسی نهایی کوپ بخش زیادی از خشونت و توضیحات مفصل رمان را حذف کرد. در زمان ساخت پارک ژوراسیک، یونیورسال دربهدر دنبال فیلمی بود تا آنها را از ورشکستگی نجات دهد و پارک ژوراسیک همان فیلمی بود که میخواستند، فیلم چه در نزد منتقدان و چه تماشاگران با استقبال گرمی روبهرو شد.
دکتر جان هاموند (اتنبارو) صاحب ثروتمند و بانفوذ پارک ژوراسیک که جزیرهای است در سواحل کوستاریکا، در آن به کمک مهندسی ژنتیک موفق شده تا انواع دایناسورها را دوباره به حیات آورد. او گروهی از دانشمندان، دکتر آلن گرانت (سام نیل)، دکتر الی ستلر (لورا درن) و ایان مالکوم (جف گلدبلوم) را برای بازدید به پارکش دعوت میکند. با وقوع توفانی، مجری سیستم کامپیوتری پارک دنیس ندری (وین نایت) برای دزدیدن چند جنین دایناسور سیستمهای امنیتی را از کار میاندازد. اما همهچیز بهم میریزد و دایناسورها در جزیره آزاد میشوند…
اسپیلبرگ با قسمت نخست «پارک ژوراسیک» یکی از پرفروشترین فیلمهای تاریخ سینما را ساخت، جلوههای ویژهی تمام کامپیوتری فیلم که با فناوریهای اولیهی آن زمان ساخته شدهاند، در برابر فیلمهای دایناسوری دههی ۶۰ غیرقابل مقایسه هستند. حتی همین حالا هم تماشای دایناسورهای اسپیلبرگ تاثیرگذار به نظر میرسند.
پس از حوادث فیلم اول، دایناسورهای فیلم به کلی نابود نشدند. در حقیقت در جزیرهای دیگر از طریق تکنولوژی شبیهسازی دیانای، دانشمندان موفق شدند دایناسورهای دیگری را خلق کنند. حالا آنها قادر به تولیدمثل نیز هستند. هاموند از همکار سابقش مالکوم میخواهد تا به آنجا رود و اطلاعات تازه را بدست آورد. او به زودی پی میبرد که عشق سابقش، سارا هاردینگ دیرینشناس در آنجاست. اما کمکم پی میبرند که آنها در آنجا تنها نیستند.
به گفتهی بسیاری قسمت دوم پارک ژوراسیک صرفا برای پول ساخته شده، ادلهای که میتوان به بخش زیادی از فیلمهای تولیدی ارجاع داد! اما در این مورد شاید پربیراه هم نباشد. پس از آنکه نسخهی ویدئویی فیلم به بازاز آمد، شایعاتی پیرامون ساخت قسمت دوم شکل گرفت. از آنجاکه خود نویسندهی رمان اصلی، مایکل کرایتون هیچ علاقهای به نوشتن دنبالهای بر «پارک ژوراسیک» نداشت و تمام پیشنهادهای وسوهانگیز کمپانیها را رد کرد تا اینکه خود اسپیلبرگ شخصا از او خواست تا دست بهکار شود.
کتاب «دنیای گمشده» در ۱۹۹۵ چاپ شد. همانطورکه از نامش پیداشت کتاب ادای دینی به اثر کانن دویل به همین نام بود. با موفقیت کتاب چه در فروش و چه نزد منتقدان، تولید فیلم سال بعد آغاز گشت. فیلم نیز فروش بینظیری داشت و رکورد باکف آفیس را در زمان خودش شکست.
قسمت سوم با بازگشت دکتر گرانت (سام نیل) و همینطور حضور کوتاه لورا درن شکل میگیرد. زن و شوهری ثروتمند که به دنبال پسرشان میگردند، با دوز و کلک دکتر گرانت را مجاب میکنند تا با آنها به جزیرهای در کوستوریکا برود. پس از سقوط هواپیما، آنها توسط هیولاهای جهشیافتهای مورد حمله قرار میگیرند. برخلاف گذشته حالا تیرانوسورس رکس یک رقیب غولپیکرتر و وحشتناکتر دارد. همچنین پرندگانی به نام پترانودون از آنها هم مخوفتر هستند.
قسمت سوم نه دیگر خبری از مغز اصلی پشتشان و نوشتن رمانی قبل از ساخت فیلم و نه خود اسپیلبرگ است. اینجا صرفا اسپیلبرگ تهیهکننده و جو جانستون نیز همهکاره است. جانستون پیش از آنکه دنبالهای بر دنیای ژوراسیک ساخته شود به دوست خود گفته که علاقه دارد تا قسمتی را کارگردانی کند و اسپیلبرگ هم در جواب گفته بود که اگه قسمت دوم را خودش کارگردانی کرد، بار قسمت سوم را بر دوش او خواهد انداخت.
فروش معمولی و نظرات کموبیش منفی فیلم موجب شد تا ادامهی پروژهی احیای دایناسورها روی پردهی نقرهای تا اطلاعثانوی کنار گذاشته شود. گرچه در این میان در عرصهی بازیهای ویدئویی هم موفقتر و هم بسیار پرکارتر بودهاند. میانسالهای آغازین قرن بیستویک اسکات کینکین داستان خودش را از دنیای ژوراسیک کتاب کرد و چندسال بعد شارپ رمان نوجوانانهای نوشت که اساس سهگانهی دوم یعنی دنیای ژوراسیک شد. با همهی اینها استوین اسپیلبرگ از همان زمان اکران قسمت سوم به دنبال ساخت قسمت بعدی بود. فیلمنامهی اولیه توسط موناهان نوشته شد و قرار بر اکران ۲۰۰۵ مشخص شد اما فیلم تا ده سال بعد به تعویق افتاد.
در خلال گفتوگوهای اولیه دربارهی «دنیای ژوراسیک»، اسپیلبرگ به تروورو گفت که علاقهمند به ساخت چندین فیلم دیگر است. در آوریل ۲۰۱۴، تروورو اعلام کرد که دنبالههای دنیای ژوراسیک مورد بحث قرار گرفته است: «ما میخواستیم چیزی بسازیم که کمی کمتر دلخواه و اپیزودیک باشد. چیزیکه بهطور بالقوه میتواند در مجموعهای شکل بگیرد که شبیه یک داستان کامل باشد.» تروورو بعداً به اسپیلبرگ اذعان داشت که او فقط روی کارگردانی یک فیلم از این مجموعه تمرکز خواهد کرد. به عقیدهی وی کارگردانهای متنوع میتوانند کیفیت متفاوتی به مجموعه ببخشند.
۲۳ سال پس از وقایع نسخهی اول مجموعه پارک ژوراسیک، حال این مجموعهی تفریحی نابود شده دوباره توسط یکی از دوستان جان هاموند (سیمون مسرانی) بازسازی شده و مردم میتوانند از آن و دایناسورهای جدیدیش دیدن کنند. آنها با تکنولوژی خود موجود غولپیکر تازهای ساختهاند به نام ایندومینوس رکس که از تیرکس هم بزرگتر است، این اتفاق با ترکیب دیانای دو دایناسور تیرانوساروس رکس و ولاسیرپتور بهوجود آمده است.
اما بر اثر سهلانگاری ماموران امنیتی پارک این موجود باهوش از محوطهی خود فرار کرده و در پارک آزاد شده است. دنیای ژوراسیک بدل به یکی از پرفروشترین فیلمهای سینمای آمریکا طی ده سال گذشته شد. فروش ۵۰۰ میلیون دلاری آن در هفتهی نخست اکرانش و در مجموع فروش یکونیم میلیارد دلاری آن ورق را برای دایناسورها برگرداند.
در جزیرهای که محل زیست دایناسورهاست کوه آتشفشان فعال شده و از کنگره میخواهند تا دایناسورها را از آنجا نجات دهند. وقتی کنگره دست رد به سینهی آنها میزند، بنجامین لاکوود (جیمز کرامول) که به همراه جان هموند بنیانگذار این روش تحقیقی بوده است از کلیر دیرنینگ (برایس دالاس هاوارد) میخواهد تا به همراه اوون گریدی(کریس پرت) به جزیره برود و به نجات جان دایناسورها کمک کند.
وقتی آنها به جزیره میروند با خیانت افرادی که از سوی لاکوود به کار گرفته شدند مواجه میشوند. در حالیکه آن نیروها می خواهند تا اوون و کلیر و همراهانشان را در جزیره رها کنند، آنها مخفیانه وارد کشتی میشوند و همراه دایناسورها به شهر باز میگردند.
در اینجا کارگردان قسمت قبلی، کالین تروورو نقش یکی از فیلمنامهنویسان را داشته و کارگردانی بر عهدهی ج.ای.بایونا بوده است. همچنین استیون اسپیلبرگ نیز نقش تهیهکننده را بر عهده داشته است. این فیلم نیز فروش چشمگیری داشت و بدل به سومین قسمت پرفروش مجموعهی ژوراسیک شد. منتقدان تغییر مسیر تیرهی فیلم و کیفیت بصری آن را در مجموع ستایش کردند.
چهارسال پس از نابودی ایسلا نابور، حالا دایناسور در کنار انسانها زندگی میکنند. داستان اوون گریدی و کلر دیرینگ را دنبال میکند که در یک ماموریت نجات شرکت میکنند، در حالیکه آلن گرانت و الی ساتلر دوباره با ایان مالکوم متحد میشوند تا توطئه شرکت ژنومیک Biosyn را که زمانی رقیب InGen بود، افشا کنند.
فیلم در ۱۰ ژوئن ۲۰۲۲ منتشر شد. تروورو باری دیگر روی صندلی کارگردانی نشست و فیلمنامه توسط او و امیلی کارمایکل براساس داستانی از ترورو و کانولی نوشته شد. تروورو و اسپیلبرگ بهعنوان تهیهکنندگان اجرایی فیلم با فرانک مارشال و پاتریک کراولی بهعنوان تهیهکنندگان اصلی به فعالیت پرداختند. در این فیلم تلفیق بازیگران دو سهگانهی ژوراسیک را شاهدیم؛ کریس پرت و برایس دالاس هاوارد از فیلمهای «دنیای ژوراسیک» با سم نیل، لورا درن و جف گلدبلوم در نقشهای پیشین خود در پارک ژوراسیک.
این اولین حضور سینمایی این سه نفر با هم پس از فیلم اصلی پارک ژوراسیک است. علاوهبر این دانیلا پیندا، جاستیس اسمیت، ایزابلا سرمون، و عمر سی نقشهای خود را از دو فیلم قبلی تکرار میکنند. کمپبل اسکات شخصیت لوئیس داجسون را از اولین فیلم به تصویر میکشد که در ابتدا توسط کامرون ثور بازی میشد.
تروورو و کارمایکل از آوریل ۲۰۱۸ مشغول نوشتن فیلمنامه بودند. تروورو قصد داشت تا این فیلم بیشتر روی دایناسورهایی تمرکز کند. حالا پس از فیلم دوم آنها جانورانی آزاد محسوب میشوند و به افرادی غیر از دکتر هنری وو اجازه میدهد تا دایناسورهای خود را بسازند. به گفتهی تروورو داستان فیلم در سرتاسر جهان میگذرد و این ایده که فقط هنری وو میداند که چگونه دایناسور بسازد. هنوز هم پس از گذشت ۳۰ سال از وجود این فناوری، در جهان فیلم دور از ذهن است.
علاوهبراین، فیلم بر روی دایناسورهایی که در پایان «دنیای ژوراسیک: پادشاهی سقوط کرده» آزاد شدند تا تاکید میکند اما دایناسورهایی را که شهرها را تکان میدهند و به جنگ با انسانها میروند را به تصویر نمیکشد. ترورو چنین ایده هایی را غیر واقعی می دانست. او در عوض به جهانی علاقهمند بود که در آن تعامل دایناسورها بعید اما ممکن است به همان شیوهای که ما مراقب خرسها یا کوسهها هستیم. برخی از صحنهها و ایدههای مربوط به ادغام دایناسورها در جهان در نهایت از فیلمنامه «دنیای ژوراسیک: پادشاهی سقوط کرده» حذف شد تا برای فیلم سوم ذخیره شود.
فیلمبرداری در فوریه ۲۰۲ شروع شد اما چند هفته بعد بهعنوان یک اقدام احتیاطی ایمنی به دلیل همهگیری کووید ۱۹ متوقف شد. تولید بعدا در ژوئیه با اقدامات احتیاطی بهداشتی متعدد از جمله تست کرونا و فاصلهگذاری اجتماعی از سر گرفته شد. فیلمبرداری چهار ماه بعد به پایان رسید. این قسمت از انیمیشنهای بیشتری نسبت به فیلمهای قبلی استفاده میکند. دایناسورها توسط جان نولان و تیمش تولید شدهاند. همچنین این اولین فیلم از این مجموعه است که دایناسورهای بالدار را در خود دارد.
برترینهای کریستوفر نولان | از «یادگاری» تا «تنت»
مروری بر کارنامه بازیگری امیلیا کلارک
نگاهی به فیلم «آپولو ده و نیم: کودکی در عصر فضا» | سفری به نوستالژیای دهه شصت
برترینهای اسکارلت جوهانسون | به دنبال هنر
آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.
آخرین اخبار
اعلام زمان اکران «شب طلایی» | تعطیلی سینماها در محرم
مروری بر مجموعه فیلم های ژوراسیک | وقتی دایناسورها به زمین…
برترینهای کریستوفر نولان | از «یادگاری» تا «تنت»
نقد سریال «یاغی» به کارگردانی محمد کارت | کف خیابان
منتخب سردبیر
نگاهی به برترین فیلم های ترسناک ۴ دهه اخیر | مغزهای پریشان…
تاثیر هایده صفی یاری بر سینمای ایران | تدوینگری که بر فیلم…
برترین فیلم های علی شادمان | پسر خوب سینمای ایران
نقد فیلم «علف زار» | درام ملتهب دادگاهی
