cinemamag –
مروری بر فیلم های مهم جاده ای | مسیرهای خاطرهانگیز مهمتر از مقصدهای کسلکننده
نقد فیلم «تار» Tar 2022 | ساز درونت را بنواز
نقد «ملوانان تنها به دریا نمی روند» | قوی سپید خزری/ ملوان بندر انزلی
پرفروش ترین فیلم های سینما در نیمه اول ۱۴۰۱ | از «انفرادی» تا «موقعیت مهدی»
برترین فیلم هایی که در تابستان اکران شدند
برترین فیلم های لئوناردو دی کاپریو Leonardo DiCaprio | یاغی چشم روشن
نقد و بررسی بازی پژمان جمشیدی در علفزار
نقد فیلم «علف زار» | درام ملتهب دادگاهی
برندگان اولین جشن بزرگ کانون کارگردانان مشخص شدند | گزارش تصویری
نویسنده: احسان آجورلو
همواره در سفرهای این مسیرها هستند که جالب و جذاب مینمایند. البته امکان دارد که برخی اشخاص اهمیتی به مسیر ندهند و تنها مقصد برای آنان مهم باشد. اما بسیاری دیگر مسیر را عنصری مهم در هر سفر تلقی میکنند. مسیر در سفرهای زمینی جادههایی هستند که شهرها و مکانها را به هم میرسانند. از این رو جاده با آنکه مکانی مشخص و قابل سکونت نیست اما نقشی تعیینکننده در سفرها و حتی در زندگی انسان دارد. فیلمهای جادهای نیز در نوع خود فیلمهایی هستند که شخصیتها در طول حضور خود در جاده و دور از امکانات شهری به درکی جدید از خود میرسند. گویی سفر بیرونی که به چشم دیده میشود یک سفر درونی را نیز برای شخصیتهای فیلم به همراه دارد. از سمت دیگر فیلمهای جادهای فیلمهایی به شدت کمهزینه هستند و اغلب نویسندگان و کارگردانان به این موضوع اهمیت ویژهای میدهند.
فیلمهایی با بودجهی پایین که نتایجی بعضا خیرهکننده دارند و از خاطره مخاطبان پاک نمیشوند. فیلمهای جادهای نوعی ژانر مخصوص است که در دل جادهها میگذرد و در قبال تنهایی شخصیتها به آنان موهبتی از جنس شناخت اصیل خود میدهد. فیلمهای ژانر جادهای به نوعی سر آغازی بود تا سینمای هالیوود بتواند تصاویر و داستانهای جدید و پر هیجان به سینما تزریق کند. این فیلمها با رها کردن استودیوها و خلق تصاویر واقعی از شهرها و جادههای مختلف، توانستند مردم کل جهان را در جادهگردیهای نقاط مختلف سهیم کنند. اما در این امر نیز فیلمهای اروپایی توانستند با استفاده از مفاهیمی عمیقتر و انسانیتر فیلمهای آمریکایی را کنار بزنند و در این امر نیز برای منتقدان و سینهفیلها مهمتر و جذابتر باشند. در ادامه برخی از بهترین فیلمهای جادهای را مرور خواهیم کرد.
فیلم «توتفرنگیهای وحشی» به نوعی عاشقانهترین فیلم برگمان است. یک فیلم متفاوت که مسیری متفاوت را نیز طی میکند. مسیری که با یک رویا و خواب آغاز میشود. این فیلم بیننده را به سفری به دل رویاها و زمان دعوت میکند. داستان فیلم در یک سفر یکروزه روایت میشود. «توت فرنگیهای وحشی» در سال ۱۹۵۸ برندهی جایزهی خرس طلایی جشنوارهی فیلم برلین، در سال ۱۹۶۰ نیز برندهی جایزه گلدنگلوب برای بهترین فیلم خارجی شد. توتفرنگیهای وحشیِ برگمان از نخستین نمونههای برجسته استفاده از جریان سیال ذهن در سینماست. فیلمی که موفق شد با استفاده از همین ترفند در زمرهی فیلمهای محبوب سینهفیلها قرار بگیرد.
داستان فیلم دربارهی پروفسور بورگ است که همراه عروسش ماریانه که در زندگى زناشویى با همسرش دچار مشکل است، براى دریافت دکتراى اقتصاد (در پنجاهمین سالگرد دانشآموختگیاش از دانشگاه) به شهر لوند میرود. اتفاقهای در مسیر برای او رخ میدهد که گذشتهی خود را به یاد میآورد. و مسیری که تا آن لحظه از زندگی آمده است را مرور میکند. این امر باعث میشود تا بورگ به شناخت جدید از خود به نسبت زندگی خود پیدا کند. بازیگر اصلی فیلم ویکتور شوستروم است که خود از کارگردانان مشهور تاریخ سینما و استاد برگمان است. حضور او در فیلمی از برگمان و مرور خاطرات خود به نوعی یک دژاوو سینمایی عجیب را پدید آورده است که باعث علاقه سینهفیلها به این فیلم شده است.
ژان لوک گدار کارگردان موج نو فرانسه با این فیلم به گفتهی خودش « آخرین زوج عاشقانه» را به تصویر میکشد. «پیرو خله» داستان مردی به نام «فردیناند گریفون پیرو» است که از ازدواج خود ناراضی است و به تازگی از یک شرکت پخش برنامههای تلویزیونی اخراج شده است. پس از یک مهمانی خستهکننده در پاریس، تصمیم میگیرد تا همسر و بچه های خود را ترک کند و با ماریان (با بازی کارینا) پرستار بچهاش، فرار کند. این دو کمی پس از فرارشان در ماجرایی رازگونه و تبهکارانه گرفتار میشوند که برادر ماریان در آن دست دارد. هنگامیکه کالبدی بیجان در خانهی قبلی ماریان پیدا میشود، دو دلباخته به جنوب فرانسه میگریزند. این فیلم پر از ارجاعات سینمایی، نقاشی و نقلقولهایی از نویسندگان بزرگ جهان است. شاید در نگاه اول فیلم عجیب و گنگ به نظر بیاید. «پیرو خله» و بهطورکلی فیلمهای این کارگردان فرانسوی، خلاف مرسومات هالیوودی ساخته شده است. برای فهمیدنش باید بیش از یکبار به تماشای فیلمهایش نشست. اما جذابیت فیلمهای گدار نیز در همین است! شما را به مخاطبی فعال تبدیل میکند که برای فهمیدن حرف فیلم به تلاش و تفکر نیاز دارید.
در این فیلم گدار از داشتن یک فیلمنامه از پیش آماده شده سر باز میزند و میکوشد که داستان فیلم در لحظهی فیلمبرداری با همکاری هنرپیشهها و فضای داستانی آفریده شود. همین امر باعث میشود که بازیگران استرس و فشار بیشتر تحمل کنند و گدار توانسته از این تنش واقعی بازیگران در فیلم بهخوبی استفاده کند. سفر فردیناند و ماریان بیش از اینکه یک سفر جغرافیایی از جایی به جای دیگر باشد؛ گویی سفری میان مفاهیم و کتابهاست. این فیلم به شما این شانس را میدهد که فیلمی کاملا متفاوت در بین فیلمهای جادهای ببینید. فیلمی که کارگردانش آگاهانه تلاش میکند بهجای صرفا سرگرمشدن، شما را درگیر یک سری مفاهیم و موضوعات عمیق کند. تلاشی که آن را میتوان در فیلمبرداری و کارگردانی کاملا متفاوت «پیرو خله» نیز حس کرد.
«ایزی رایدر» یکی از فیلمهای درخشان و پیشرو در تاریخ سینما است. این فیلم توانست در مقابل جریان غالب چه در درونمایه و چه در فرم سینمایی آشناییزدایی کند و همچنان با وجود نیمقرن از ساختنش تازه به نظر میرسد. کاراکترهای فیلم به تمام قواعد و اصول کهنه و سنتی که حکومتها ساختهاند، معترض هستند. شما میتوانید این اعتراض را در تکتک لحظات فیلم مشاهده کنید. تقابلی بین اقلیت و جریان غالب فرهنگی و سیاسی درونمایهی اصلی فیلم «ایزی رایدر» است. این فیلم جادهای یکی از فیلمهای اعتراضی برخاسته از دههی شصت است که بسیار در گیشه مورد استقبال قرار میگیرد. دنیس هاپر موفق میشود که جریانی جدید را در هالیوود شکل دهد و نسل تازهای از فیلمسازان غیراستودیویی و مستقل شروع به ساخت فیلم میکنند.
این فیلم، نامزد دو جایزه اسکار برای بهترین فیلمنامه و بازیگر نقش مکمل مرد برای جک نیکلسون شد. نقشآفرینی جک نیکلسون، پیتر فوندا و دنیس هاپر بهعنوان بازیگران فیلم و یکی از ماندگارترین بازیها در تاریخ سینما شناخته میشود. فیلم با خرید و فروش مخدر توسط بیلی (با بازی کارگردان فیلم دنیس هاپر) و وایات (با بازی پیتر فوندا) شروع میشود که بر موتورهایشان در کنار فرودگاه سوار هستند و سفری را آغاز میکنند. «ایزی رایدر» نمایندهی جنبش هیپی ها در آمریکاست که در آن مقطع اعتراضات فراوانی را شکل دادند. البته فیلم در کنار وجه اعرتاضی به نوعی به فرهنگسازی برخورد با جنبشها نیز میپردازد که از این نظر در کنار فیلمهای فرانسوی قرار میگیرد.
«پاریس تگزاس» فیلم ویم وندرس کارگردانی آلمانی است که بهعنوان معروفترین فیلم کارنامهی او نیز شناخته میشود. فیلمی جادهای به شدت تاثیرگذار که تحسین منتقدان را به همراه داشت و همچنان در فهرست بهترین فیلم اگزیستانسیالیستی قرار دارد. این فیلم داستان مردی به نام تراویس است که پس از مدت زیادی پیادهروی و دویدن و جستوجو و راه رفتن در صحرا و خیابان و جاده، در جایی توان خودش را از دست میدهد. در تگزاس به بیمارستانی صحرایی منتقل میشود و از طریق تنها شماره تلفنی که همراه او بوده، مردی را باخبر می سازند و بعد متوجه میشویم که آن مرد برادر تراویس است. از این جا داستان دو برادر را میبینیم و تلاشهای برادر تراویس برای خارج کردن تراویس از شوک و حرف زدن تراویس مشاهده میکنیم.
بعد از آنکه تراویس بچهی خود را میبیند؛ تصمیم میگیرد تا به همراه پسرش به سفری در جستوجوی همسرش برود. سفری که تروایس و پسرش هر دو باهم آغاز میکنند. این سفر بهانهای است تا تراویس خود و گذشتهی خود را به یاد بیاورد. در این سفر پر فراز و نشیب گویی ما نیز با آنها همراه میشویم تا هویت انسانی و احساساتمان را دوباره پیدا کنیم. به نوعی مواجه مجدد با خاطرات و نحوهی یادآوری آنان و قضاوت آنان باعث تغییرات گسترده در ذات آدمی میشود که کارگردان به خوبی این موضوع را به تصویر میکشد. این فیلم یکی از معروفترین فیلمهای تاریخ سینماست که کارگردان فیلم توانسته فضایی بسیار منحصربهفرد خلق کند و مخاطبانشان را به فکرکردن راجع به موضوعات مهم انسانی ترغیب کند.
«چشماندازی در مه» داستان خواهر و برادری است که تصمیم میگیرند از خانه فرار کنند و به دنبال پدری هرگز ندیده سفر کنند. سفری از یونان به آلمان تا شاید بتوانند پدری که پیش از آنان مهاجرت کرده است را پیدا کنند. در این فیلم این دختر نوجوان به همراه برادر کوچکش با قطار، ماشین، موتور و حتی با پای پیاده جادهها را میپیمایند؛ به امید پیدا کردن پدری که هرگز ندیدهاند. جادههایی که در فیلم یکی پس از دیگری به اتمام میرسند و با به اتمام رسیدن هرکدام شخصیتهای داستان گویی مرحلهای از شناخت زندگی و خود را پشت سر میگذارند.
این فیلم شاعرانه لحظاتی خاص را شکل میدهد که در منطق زندگی روزمره نمیگنجد. آنجلوپلوس در حین این مسیر بیپایان تلاش کرده تا دنیای مردمان یونان را نیز به تصویر بکشد. گویی به همراه دو بچه معصوم سفری به دنیای واقعی میکنیم که کارگردان فیلم توانسته با شکستن منطقهای روزمره و خلق صحنههای رویاگون، فیلم را به چیزی بسیار بزرگتر و عمیقتر از یک جستوجوی ساده تبدیل کند .موسیقی متن این فیلم، کافههای لب جادهای، ایستگاههای قطار، هنرمندان دورهگرد و مواجهه این دو با مردمان غریبه، گویی سفری بسیار عمیقتر و طولانیتر از یونان به آلمان را برای مخاطب میسازد. سفری که در نهایت به یک شناخت کلی از انسانهای مهاجر منجر میشود. انسانهایی که در هر سفر و در هر جادهای بخشی از خود را در قبال ساخت خاطرهای جا میگذارند.
«تلما و لوییز» یک فیلم جادهای و آمریکایی بسیار معروف در تاریخ سینما است که قهرمانان اصلی آن دو زن هستند. این فیلم فمینیستی برجسته به نقش زنان در جامعه، دوستی میان آنها و مسئلهی اعتمادبهنفس میپردازد و به همین دلیل بسیار فیلم تاریخسازی شده است. فیلمی که از لحاظ فیلمنویسی همچنان یکی از مرجعهای فیلمنامهنویسی جادهای محسوب میشود. «تلما و لوئیز» در دستهی فیلمهایی است که همواره به علت مضمون و همچنین ساختار روایی آن مورد بحث بوده و مخاطبان بسیاری را به خود جلب کرده است.
داستان فیلم درباره پیشخدمتی به نام لوئیز (با بازی سوزان ساراندون) و دوستش تلما (با بازی جینا دیویس) که زیر یوغ شوهر سلطهگر خود زندگی میکند، است. آنها تصمیم میگیرند که سفری به کوهستان را شروع کند. اما در طول این سفر اتفاقاتی رخ میدهد که مسیر و زندگی این دو زن جسور را کاملا تغییر میدهد. سفری جادهای که شما را با خود به جادههای آمریکا میبرد. تعقیب و گریز پلیس و این دو زن صحنههای پر تکاپویی خلق کرده است که در کنار جذابیت بحثهای جامعهشناسانه و فلسفی مهمی را نیز به مخاطب ارزانی میدارد. شناخت شخصیتها از خود در این سفر جادهای بیشتر یک نماد از شناخت جامعه زنان در آمریکا است.
نقد فیلم «تار» Tar 2022 | ساز درونت را بنواز
نقدی بر فیلم «سه هزار سال حسرت» Three Thousand Years of Longing | هزار و یک شب غربی
نقد فیلم «بلیطی از بهشت» Ticket to Paradise 2022 | عاشقانهای در بالی
نگاهی تاریخی-تحلیلی به آثار برجسته سینمای کره جنوبی | از دل تحولات
آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.
آخرین اخبار
«عمارتی در مه» به زودی به سینماها میآید
مروری بر فیلم های مهم جاده ای | مسیرهای خاطرهانگیز مهمتر…
نقد فیلم «تار» Tar 2022 | ساز درونت را بنواز
نقد «ملوانان تنها به دریا نمی روند» | قوی سپید خزری/ ملوان…
منتخب سردبیر
نقدی بر فیلم «سه هزار سال حسرت» Three Thousand Years of…
برترین فیلم های علی شادمان | پسر خوب سینمای ایران
نقد سریال «یاغی» به کارگردانی محمد کارت | کف خیابان
معرفی بازیگران «ابلق» از الناز شاکردوست تا هوتن شکیبا
