متن کامل خاطرات اکبر هاشمی رفسنجانی را میخوانید.
پیش از ظهر به کرج رفتیم. در مسیر، با اتوبوسهای حامل تماشاچیان مسابقه فوتبال باشگاههای پیروزی و استقلال مواجه بودیم که با شور و هیجان، پرچمهای خود را از پنجرههای اتوبوس بیرون آورده بودند و شعار میدادند. ظهر، باغ آقای [محمدرضا] نوری شاهرودی، زیر سد کرج بودیم؛ سالهای پیش از آقای آسیم خریده است؛ باغ باصفایی است. عفت و محسن و سعید و علی و آقای نوری هم بودند. عصر به خانه برگشتیم. تا آخر شب، به مطالعه پرداختم.
آقای عبدالله نوری، [وزیر سابق کشور و مدیرمسئول روزنامه خرداد] آمد. از وضع زندان و خانواده گفت. قرار بوده تجدیدنظر انجام شود و تخفیف بدهند و حداقل زندان را تبدیل به زندانِ باز کنند. میگوید، مخالف نظام نیست و نمیخواهد از رهگذر زندانیبودن او، نظام زیرسؤال برود. به بخشی از خاطرات آیتالله منتظری، انتقاد داشت و گفت، برای اهداف خاص، گزینشی تهیه شده است.
امروز در پایان مسابقه فوتبال، بازیکنان دو تیم [استقلال و پرسپولیس] به جان هم افتادهاند و کتککاری کردهاند و به تبع آنها، تماشاگران هم به نزاع پرداختهاند. در جادههای اطراف ورزشگاه هم نزاع ادامه داشته و آسیبهای جدی به وسایل نقلیه مردم واردشده و آبروریزی برای دو تیم است. بیش از ۱۰۰ هزار تماشاچی بوده و راهبندان چند ساعته به وجود آوردهاند.
۲۱۹۲۱۵