به گزارش خبرگزاری دانشجو، انگار قرار نیست حسرت مدال المپیک برای شمشیربازی هیچ وقت به پایان برسد. سابر در المپیک 2024 پاریس تنها رشته تیمی کاروان ایران بود و همه روی مدالش حساب می کردند. اگر در توکیو ناداوری مدال را از ایران گرفت، در المپیک پاریس حاشیه ها بلای جان شمشیربازی شدند. هرچند ناداوری که نه، به قول پیمان فخری سرمربی تیم ملی، سلاخی سابر در بازی نیمه نهایی المپیک توسط داور بلغارستانی اجازه نداد ایران فینالیست شود؛ اما حاشیه هایی که تیم ملی 6 ماه قبل از المپیک با آن دست به گریبان بود (از نداشتن مربی، یارکشی و فامیل بازی رئیس فدراسیون، نداشتن تمرین جدی، حاشیه امنیت ملی پوشان تا شوآف با مربی سرشناس فرانسوی برای در امان ماندن ازانتقادات) نسخه تیم ملی سابر را پیچید. البته که فدراسیون مقصراصلی همه این اتفات بود.
شاید ماجرا از مخالفت فدراسیون با سرمربیگری امین قربانی شروع شد. پس از جدایی پیمان فخری از تیم ملی شمشیربازی سابر، فدراسیون ترجیح می داد که اسدی نباشد. هرچند قربانی سدی برای حاشیه ها ساخت و تیم ملی را از افت بیرون آورد و به سهمیه تیمی المپیک 2024 پاریس نزدیک کرد. البته اوج کارش پایان دادن به حکومت کره ای ها در سابر انفرادی آسیا بعد از 24 سال با مدال طلای علی پاکدامن و برنز جام جهانی مادرید بود. اسدی در مجموع با 7 مدال در رقابتهای مختلف دوباره شمشیربازی سابر ایران را به روزهای پرشکوهش برگرداند. قربانی اما در اوج کنار کشید. بدون هیچ توضیحی، همان موقع فدراسیون راضی از این قضیه، حرف استخدام مربی خارجی را پیش کشید وشوآف قرارداد با کریستین بائوی فرانسوی را به راه انداخت، بدون اینکه هیچ وقت رنگ واقعیت بگیرد. ادعای فدراسیون وقتی غلط از آب درآمد که بائو نه تنها در مسابقات به شمشیربازان ایران کمک نمی کرد که حتی از نظر ذهنی پاکدامن را تحت فشار قرارمیداد یا تحقیر میکرد. تا جایی که حتی علی پاکدامن در مصاحبه ای گفته بود: «بائو رفتارهای غیرحرفهای داشت. اصلاً دلش نمیخواست علی پاکدامن موفق شود. مدام از من ایراد میگرفت».
در مدتی که حرف از حضور بائو بود، تیم نه تمرینی داشت و نه بائو را کنارش دید. این ماجرا ادامه داشت تا کمپ اورلئان. همان موقع یکی از ملی پوشان سابر مدعی بود اردوی 50 روزه فرانسه مثل پادگان بود؛ اما کدام پادگان، سربازانش اضافه وزن می آورند و لپ هایشان آویزان می شود؟ کدام فدراسیون چند ماه مانده به المپیک هیات یک استان را به ملی پوشی می سپرد که باید برای المپیک آماده شود؟ اصلا کدام کشور تیم المپیکی اش را 6 ماه قبل از المپیک می بندد؟ فدراسیونهای آمریکا، مجارستان، فرانسه 45 روز قبل از المپیک تیم هایشان را بستند، در حالی که ایران تیمش را 6 ماه قبل بست تا 4 شمشیرباز با خیال راحت و بدون اینکه آلترنالتیوی تهدیدشان کند، روزها را طی کنند. البته از این جمع تنها علی پاکدامن خیلی جدی تمرین می کرد تا به قول خودش در پاریس به هدفش برسد؛ اما بقیه بدون احساس خطر، تمرین می کردند …. یا نمی کردند. در حالی که قبلا همیشه خطر حذف از تیم، بیخ گوششان بود.
اما اصل قضیه چیز دیگری بود. پشت پرده برنامه جایگزینی فامیلی بود که بدون هیچ رزومهای قرار بود برای المپیک روی صندلی سرمربی تیم ملی سابر بنشیند. کسی که برای رزومه سازی به پاریس رفت و با ID کارت برادرش وارد دهکده شد و حتی کاروان ورزشی ایران را در خطر اخراج از دهکده قرار داد. اما انگار رزومه سازی برای او مهمتر از هر چیز دیگری بود.
اما فشار انتقاد رسانه ها باعث شد تا کمیته ملی المپیک و وزارت ورزش برای برگشت پیمان فخری به فدراسیون فشار بیاورد و فدراسیون چاره ای جز قبول دستور نداشت. در نهایت سرمربی دو ماه قبل از المپیک به تیم اضافه شد. او وقتی برگشت به قول خودش تیمی از هم گسیخته را تحویل گرفت. فخری چاره ای جز ساختن تیمش قبل از المپیک نداشت. تیم او در آسیا با باخت مقابل کره، نایب قهرمانی را تکرار کرد و در انفرادی هم یک برنز و با همان ترکیب به المپیک رفت. در حالی که شمشیربازان جوانی مثل نیما زاهدی و احمدرضا شهمیری هم بودند اما اصلا فرصت به آنها ندادند در حالی که اگر به آنها فرصت داده می شد، بعید نبود با انگیزه جوانی تیم نتیجه بهتری می گرفت. دو ملی پوش در بازی با مجارستان به راحتی امتیاز از دست دادند، در صورتی که اگر محمد رهبری و فرزاد باهر امتیاز می گرفتند، دیگر حتی ناداوری هم نمی توانست شکست را به تیم سابر تحمیل کند. اما آنها نه تنها امتیاز نگرفتند که در پستی به جای عذرخواهی، منت سختی های اردو و همین طور دوری از خانواده را هم سر مردم گذاشتند.
مهمترین نکته اینکه فدراسیون با عدم تدبیر و تصمیمات اشتباهش، کاخ آرزوهای ملی پوشان را بر سرشان خراب کرد.
انتهای پیام/
source