همشهری انلاین در نقد رفع فیلتر شبکه‌های اجتماعی و لزوم باقی ماندن فیلترینگ یادداشتی منتشر کرد و نوشت: «ایده فیلترینگ هوشمند، ایده جدیدی نیست. این ایده از زمان وزارت دکتر واعظی در کشور اجرا شد و فقط یکی از شرکت‌های فیلترینگ بودجه ۴۰۰ میلیارد تومانی برای این کار دریافت کرد (به پول الآن حدود ۷ همت). کاری که این شرکت باید انجام می‌داد پردازش محتوای مبادله شده با سایت‌های خارجی و تشخیص هوشمندانه موارد مجرمانه از متن، تصویر و احتمالا ویدئوها بود.

این کار روی پلتفرم شبکه‌های اجتماعی مانند اینستاگرام هم که هنوز بخشی از انتقال محتوای آن بر روی پروتکل http صورت می‌پذیرفت، انجام می‌گرفت. با توجه به اینکه حجم محتوای مبادله‌شده نسبت به امکانات پردازشی موجود خیلی سنگین بود، برای کاهش بار این سامانه، محتواهایی به ذره‌بین فیلترینگ هوشمند سپرده می‌شد که بازدیدهای آن محتوا در دقیقه از یک حد آستانه‌ای بیشتر می‌شد.

این سامانه پس از انتقال مبادلات اینستاگرام به صورت کامل به روی پروتکل رمزگذاری‌شده یعنی https منتقل شد اثربخشی خود را بر روی پلتفرم‌های شبکه‌های اجتماعی از دست داد و تنها محدود به سایت‌های وب شد.

پس بحث فیلترینگ هوشمند چیزی است که همین الآن در کشور در حال اجرا است اما کلا اثربخشی خود را به‌غیر از روی سایت‌های وب از دست داده است. اگر این فیلترینگ به‌ظاهر هوشمندی که تا الآن اجرا شده است جوابگو بود الآن شاهد طرح مجدد آن نبودیم. قاعدتا منظور جناب وزیر – که خود متخصص هوش مصنوعی هستند- باید هوشمندی از نوعی متفاوت با وضعیت فعلی باشد و بهتر است خود ایشان منظورشان را دقیق‌تر اعلام کنند.

مسئله‌ای که در حال حاضر در بحث فیلترینگ داریم این است که مراجعه به سایت‌های وب پایین است و وقت کاربران بیشتر در پلتفرم‌های پیام‌رسان و شبکه‌های اجتماعی می‌گذرد. فیلترینگ هوشمند محتوایی روی وب‌سایت‌ها به دلیل دسترسی شرکت زیرساخت به محتوای مورد تبادل بین سایت و کاربر امکان‌پذیر است. کافی است مدل‌های هوشمند آموزش داده شوند تا تشخیص دهد متن یا تصویر مبادله‌شده شامل محتوای مجرمانه است یا خیر؟ اما روی یک پلتفرم، فیلترینگ هوشمند محتوایی زمانی ممکن است که بشود جلوی تولید یا انتشار برخی از محتوای منتشرشده در پلتفرم را به نحوی از طریق همکاری خود پلتفرم یا در هنگام توزیع آن گرفت.

در حقیت فیلترینگ در وهله اول باید جزیی از خود پلتفرم باشد. شاید بتوان پلتفرم‌های داخلی را مجبور به اجرای این فیلترینگ از مبدا کرد اما پلتفرم‌های خارجی چندان روی خوشی به فیلترینگ (بر اساس استانداردهای ما) نشان نمی‌دهند. در نتیجه باید کل پلتفرم فیلتر شود که در این صورت دیگر هوشمندی در فیلترینگ معنی نخواهد داشت.

ترافیک تلگرام، اینستاگرام و واتساپ که بیش از ۹۰ درصد محتوای اینترنت بین‌الملل کشور را تشکیل می‌دهد، رمز شده است و اگر محتوایی از طریق این پلتفرم‌ها منتقل می‌شود، نمی‌توان دید که این محتوا چه بوده است. بنابراین فیلترینگ هوشمند برای این پلتفرم‌ها معنی ندارد. حتی اگر این پلتفرم‌ها، اطلاعات‌شان باز باشد و رمزشده نباشد، و شرکت زیرساخت بخواهد محتوا را از منظر مناسب یا نامناسب بودن پردازش کند، این کار به زیرساخت‌های پردازشی وسیعی نیاز دارد؛ چون حجم مراجعه به اطلاعات این بسترها وحشتناک زیاد است و نمی‌شود مردم را معطل کرد تا هر مبادله اطلاعاتی که صورت می‌گیرد از دروازه فیلترینگ هوشمند رد شود.

در دولت‌های مختلف، بحث اعطای سطوح دسترسی بر اساس شغل و سن افراد مطرح بوده است. به عنوان مثال، مطرح بود که دسترسی به اینترنت برای دانشگاهیان به گونه‌ای باشد که دسترسی به همه سایت‌ها، به‌جز یک لیست سیاه، باز باشد. یا برای اینترنت مدارس و سیم‌کارت‌های نوجوانان و کودکان، همه دسترسی‌ها بسته باشد به‌جز یک لیست سفیدی از سایت‌های تاییدشده. منتها برای این سناریو هم در فراهم‌سازی زیرساخت فنی که باید در پشت صحنه آن را اجرا کند مسئله داشته‌ایم. یک مساله فنی، مساله فراهم‌سازی زیرساخت‌های احراز هویت بود که شاید با راه‌اندازی خدمات شبکه ملی اطلاعات در آینده نزدیک فراهم شود. یک مساله هم زیرساخت پردازشی بود که بتواند برای ۶۰ میلیون کاربر اینترنت اجازه‌های دسترسی را کنترل کند، بدون اینکه کندی ملموسی در دسترسی‌ها به‌وجود آید.

اکنون شایسته است که وزیر ارتباطات پاسخ دهند که آیا زیرساخت فنی برای اجرای این سطوح دسترسی فراهم شده است یا برنامه دیگری دارند؟»

source

توسط mohtavaclick.ir