امری که امروز بسیاری از حامیان و دلسوزان از پزشکیان می‌پرسند این وفاق ملی یعنی چه و یک بار برای همیشه وفاق ملی را معنی و تعریف کنید. البته اینکه اختیار انتصابات با رئیس‌جمهور است و هر کسی را که بخواهد می‌تواند بی‌حرف پیش به مناصب مختلف بگمارد درست، اما انتظار از آقای پزشکیان این است که جریان حامی که دو ماه بی‌چشمداشت از وی حمایت کردند را کنار نگذارد و به بهانه وفاق ملی سراغ جبهه پایداری و تندروهایی که تا نهایت ممکن برای شکست او تلاش کردند نرود و آنها را در پست‌هایی قرار ندهد که با دنبال کردن اهداف خود، از آنجا که انتظار نمی‌رود به دولت ضربه وارد کنند. پزشکیان برای ایران آمده پس باید صدای همه بی‌صدایان باشد و اقلیت محدود را در همان محدودیت نگه دارد. در همین راستا برای بررسی مفهوم واژه وفاق ملی و تعریف آن، عملکرد دولت در انتصابات، نگاه اصلاح طلبان و حواشی پیرامون محمدجواد ظریف، «آرمان ملی» با حجت‌الاسلام رسول منتجب‌نیا دبیرکل حزب جمهوریت ایران اسلامی و فعال سیاسی اصلاح‌طلب گفت‌وگو کرده که می‌خوانید.

* رئیس‌جمهور شعار محوری دولت خود را وفاق ملی عنوان کرده است، اما از آنجا که تعریف مشخصی از این واژه ارائه نشده هر شخص یا جریانی آن را مصادره به مطلوب کرده و قرائت خود را مطرح می‌کند؛ از دیدگاه شما نباید چارچوب، تعریف و محدوده‌ای از سوی آقای پزشکیان برای وفاق ملی تعریف شود؟

من چندی قبل در مصاحبه دیگری گفتم که باید تعریف این وفاق ملی مشخص شود، چراکه وفاق یک کلمه مصدر به معنای سازگاری و همراهی کردن است. خب سازگاری و همراهی کردن بین دو جناح که رقیب بودند باید طرفینی باشد مثل حکمیت و داوری است که اگر یک طرف قبول داشته باشد و طرف دیگر قبول نداشته باشد این حکمیت معنا ندارد. حال دو طرف که در دعوا و در رقابت شدید بودند یک طرف در نهایت مظلومیت کاندیدا شده و اکثریت مردم را دعوت به حضور کرد. اما یک طرف دیگر تمام امکانات کشور را به خدمت گرفت تا بر رقیب پیروز شود. حالا این دو طرف دعوا یا رقابت می‌خواهند هماهنگی و همراهی داشته باشند که باز هم همراهی باید از هر دو طرف باشد. اولا کشور فقط دولت نیست و ما سه قوه داریم، نهادهای انقلابی داریم، سپاه و بسیج داریم و آنها نیز باید آمادگی داشته باشند که با رئیس‌جمهور و مسئولان اجرایی سازگار و هماهنگ باشند. هماهنگی هم به این معنا نیست که صرفا بگویند که ما هماهنگیم و هرچه هست به ما بدهید. بلکه دو طرف باید تنازل کنند و کوتاه بیایند و از مواضعی که داشتند مقداری عقب نشینی کنند. آقای پزشکیان این کار را انجام داده و در اظهاراتش گفته من جزء هیچ حزبی نیستم، همه را قبول دارم و فرا حزبی عمل می‌کنم و بعد در انتخاب وزرا نیز تلاش کرده که رضایت طرف‌ها را به دست بیاورد. لذا از کل هیأت دولت بیش از دو سه نفر اصلاح‌طلب انتخاب نکرده و مابقی یا اصولگرا یا جریانات دیگری مثل جبهه پایداری انتخاب شده است. آقای پزشکیان دیگر نهایت تنازل و همراهی را داشته اما طرف مقابل چه کار کرده است؟ ممکن است بگویند که مجلس با رئیس‌جمهور همراهی داشته و به وزرای پیشنهادی همه رای داده است، اما نمایندگان به نفراتی که مورد نظرشان بود رای بالایی دادند چون مد نظرشان بود و اگر آقای جلیلی هم رئیس‌جمهور بود همین‌ها را که از طیف خودشان هستند انتخاب می‌کرد. می‌ماند دو سه نفر از چهره‌های به اصطلاح اصلاح‌طلب که مجلس کمترین رای را به آنها داد. آنهایی که رقابت شدید داشتند اصلا به دولت آقای پزشکیان رای ندادند و از 290 نفر 150 تا 160 نفر رای دادند. اما نمی‌توانند بگویند که مجلس رای داده، بلکه مخالفین آقای پزشکیان در مجلس به کاندیداهای اختصاصی آقای پزشکیان رای ندادند و به کاندیداهای خودشان رای دادند. پس این وفاق یا اتحاد یا اتفاق، هرچه تعبیر کنیم، یک طرفه است و طرف مقابل هنوز گامی بر نداشته است.

*انتقادات زیادی در حوزه انتصابات به ویژه در حوزه استانداری‌ها به دولت وارد می‌شود؛ به طور کلی انتصابات دولت را چطور ارزیابی می‌کنید و بر چه اساس می‌توان چنین انتصاباتی را توجیه کرد؟

من پیش از این هم گفتم که آقای پزشکیان چنین دولتی را تشکیل داد حداقل معاونین را از اصلاح‌طلبان بگذارید. چراکه در چینش وزرا از ۱۹ وزیر حداکثر سه اصلاح‌طلب گذاشتند. در حالی که اصلا موفقیت آقای پزشکیان با حمایت قاطع اصلاح‌طلب‌ها بوده که از مردم خواستند پای صندوق حاضر شوند که آقای پزشکیان پیروز انتخابات شود؛ اما می‌بینیم که کلا 3 وزیر را از جریان اصلاحات انتخاب کردند. حال این 3 وزیر نیز چه میزان می‌خواهند یا چقدر می‌توانند به طیف خود بها دهند بحث دیگری است. حداقل معاونین را اصلاح‌طلب می‌گذاشتند که این کار را نکردند. گفتیم 31 استاندار باید انتخاب کنید و اینها را اصلاح‌طلب بگذارید تا یک اتفاق طرفینی صورت بگیرد، اما اینگونه هم نشد. استاندار که دیگر تایید و تصویب مجلس را نمی‌خواهد. آقای پزشکیان مطلبی را مطرح نموده که الان مشکل ایجاد کرده است. اینکه وزارت کشور استانداران را با مشورت نمایندگان و مسئولان استانی انتخاب کند. خب؛ نمایندگانی که اکثراً با شما همراه نیستند و طیف و تفکرشان با شما مخالف است و مسئولان استانی که اکثراً با شما نیستند، آنها استاندار تعیین کنند؟ لذا از این رو است که الان مشکل بروز کرده و الان بعد از چند ماه توانستند حدود ده استاندار انتخاب کنند که برخی اصلاح‌طلب و برخی نیز از جریانات دیگر هستند. یکی از افتخارات قانون اساسی و نظام ما این است که قوای سه‌گانه از یکدیگر مستقل هستند. در اصل ۵۷ به صراحت در قانون اساسی آمده که قوا مستقل از یکدیگرند. اگر بنا باشد که نمایندگان و مسئولان استانی استاندار انتخاب کنند پس رئیس‌جمهور چه کاره است و چطور می‌تواند پاسخگو باشد؟ رئیس‌جمهور باید پاسخگوی وزرایی باشد که به او تحمیل شد یا با سلیقه اشتباه انتخاب کرده است؟ رئیس‌جمهور باید پاسخگوی استاندارانی باشد که نمایندگان انتخاب می‌کنند؟ من نمی‌دانم تعریف این رویکرد چیست و چه پایان و عاقبتی دارد. آیا این به معنای اتفاق و وفاق ملی است؟ بنده معتقدم این نه تنها وفاق نیست، بلکه تسلیم در برابر جریان‌های مقابل و امتیاز دادن به افرادی است که با آقای پزشکیان مخالفت و مقابله کردند و تا لحظه آخر او را کوبیدند و تا آخرین دقیقه علیه ایشان کار می‌کردند و همه امکانات را بسیج کرده بودند. حالا آقای پزشکیان سخاوتمندانه همه چیز را در اختیار آنها گذاشته است. بنابراین بنده معتقدم که اتحاد و این وفاق به تعبیر شما نیست بلکه تسلیم یک جانبه است.

اینکه رئیس‌جمهور محترم با صداقتی که دارد به سمت جریان‌های دیگر دست دراز کند و دیگران زیر دستش بزنند و به او پشت کنند اصلا پسندیده نیست

* جبهه اصلاحات از ابتدا مطرح کرد که نگاه سهم‌خواهی نسبت به دولت ندارد، حال با توجه به شرایط پیش آمده به عنوان یک چهره اصلاح‌طلب که حامی اصلی رئیس‌جمهور بودید این اتفاقات را چطور می‌بینید؟

 اینکه رئیس‌جمهور محترم با صداقتی که دارد به سمت جریان‌های دیگر دست دراز کند و دیگران زیر دستش بزنند و به او پشت کنند اصلا پسندیده نیست. باید از آقای پزشکیان پرسید که آنها برای شما چه کاری یا اقدامی کردند؟ جناح‌های دیگر برای شما چه کردند؟ از راست سنتی یک تعدادی از اعضا در انتخابات همکاری کردند ولی در انتخاب وزرا در مجلس اگر رای به شما دادند رای اصلاح طلب‌ها و اصولگرایان سنتی بوده است. جبهه پایداری به شما رای نداده و نخواهد داد آنها الان مترصد شرایطی هستند که به دولت ضربه بزنند و دولت را فلج کنند. آنها منتظرند و برای انتخابات شوراهای شهر برنامه‌ریزی می‌کنند که چگونه دولت را زمین‌گیر کنند و اگر خدای ناخواسته مسأله‌ای پیش بیاید خواهید دید همین‌هایی که شما انتخاب کرده و به آنها اعتماد کردید پشت شما را خالی خواهند کرد. دوستان شما که فداکاری کردند در این کشور شبانه‌روز، یکی دو ماه تلاش کردند، اکثراً ناراضی هستند. اکثرا ناامید شدند و به کار هم گرفته نشدند. نمی‌دانیم که چه حسابی است که اصلاح‌طلب‌ها نباید به کار گرفته شوند به‌خصوص اصلاح‌طلبانی که با آقای پزشکیان همفکرند چون آقای پزشکیان اصلاح‌طلب تندرو نیست. حتی از اصلاح‌طلبانی که معتدلند و معروف به خط امامی‌ هستند نیز استفاده نمی‌شود. این موضوع چه دلیلی دارد که از این افراد نه در دولت، نه استانداری‌ها و… استفاده نمی‌شود. معلوم نیست اصلاح‌طلبان چه گناهی کرده‌اند و چه وفاقی است که باید عاشقان امام، رهبری و انقلاب که با صداقت فداکاری می‌کنند به بازی گرفته نشوند و فقط دو سه نفر از افرادی که موصوف به صفت اصلاح‌طلبی هستند آن هم در یک جریان خاصی از اصلاح‌طلبی برای خالی نبودن عریضه، وارد دولت یا استانداری‌ها کنند. این روند درستی نیست من بارها عرض کردم و خدمت آقای پزشکیان هم پیام دادم و این موجب رنجش و آزردگی هواداران آقای پزشکیان شده است. از نظر معیشتی هم که می‌بینیم روز به روز وضعیت سخت‌تر می‌شود و با این سیاست‌ها، عامه مردم حتی آنهایی که رای دادند و حضور در صحنه پیدا کردند هم ناراضی‌تر می‌شوند.

* با وجودی که مقام رهبری بارها تاکید کردند که مجلس دولت را کمک کند و موفقیت دولت موفقیت نظام است، برخی نمایندگان و تندروها به نحوی برخورد می‌کنند که اگر رئیس‌جمهور آقای ظریف را کنار نگذارد او را به دستگاه قضائی معرفی می‌کنیم؛ اساسا هدف این جریانات از این نوع برخوردهای شخصی و جناحی با دولت چیست؟

من بارها گفتم و به صراحت می‌گویم یک بخشی از این افراد مقام رهبری و امام را قبول ندارند چون اصلا عمق فکر و اندیشه آنها با انقلاب، امام و رهبری هیچ‌گونه سازگار نیست. آنها تفکر دیگری دارند که من در جای خودش گفتم. اینکه حالا سراغ آقای ظریف رفتند سراغ بقیه افراد هم خواهند رفت. اول بازوان را می‌زنند و بعد سراغ آقای پزشکیان می‌روند. البته به طور غیرمستقیم ضربه می‌زنند ولی مستقیم هنوز نمی‌توانند مقابله کنند چون حالا خیلی از انتخاب رئیس‌جمهور، تشکیل دولت و حمایت‌های مقام رهبری نگذشته و نمی‌توانند صریحا وارد شوند. لذا اطرافیان را می‌زنند. یکی از کسانی که برای آقای پزشکیان واقعاً جانفشانی و ایثار کرد و همه موجودیت خودش را در طبق اخلاص گذاشت آقای دکتر ظریف بود که با محبوبیتی که داشت قطعاً اگر تایید و کاندیدا می‌شد در همان مرحله اول رای بسیار بالایی می‌آورد، چراکه مردم به ایشان بسیار علاقه‌مند بودند. اما آقای ظریف این محبوبیت و موقعیت را فدای آقای پزشکیان کرد. حال رئیس‌جمهور هم باید نهایت قدردانی را نسبت به ایشان داشته باشد. ولی آنهایی که با آقای پزشکیان مخالف بوده و هستند تک تک یاران وی را تخریب می‌کنند و آقای ظریف را که سمبل یاران او بوده را هدف قرار می‌دهند و معلوم نیست اینها چه زمانی به طور شفاف و آشکار نبرد و مقابله با رئیس‌جمهور و دولت را آغاز می‌کنند. اگر ببینند آقای پزشکیان یک سخنی بگوید یا حرکتی کند که منافع آنها را در خطر قرار دهد، آشکارا شروع به مقابله می‌کنند. همان‌طور که گفتم در انتخابات شوراهای اسلامی خواهید دید که چگونه برخورد می‌کنند که مردم دیگر در همان انتخابات هم شرکت نکنند و در نهایت دولت را زمین‌گیر و فشل کنند. هدف آنها در نهایت همین زدن و تخریب دولت است. تاکید می‌کنم که عمق تفکر و اعتقاد آنها این است که در آخرالزمان قبل از ظهور حضرت مهدی(عج) هر حکومتی طاغوت است و باید شکست خورده و باید منقرض شود. چون چنین اعتقادی دارند با جمهوری اسلامی، امام و مقام رهبری موافق نیستند. آقای پزشکیان نیز چون طرفدار نظام و مقام رهبری است قطعا با او هم زوایه دارند. جای تعجب اینجا است که آقای پزشکیان نیز یا توجه ندارد و نسبت به اینها و خوشبین است یا اینکه امید دارد که بتواند اینها را جذب کند که از اساس چنین امیدی اشتباه است.

source

توسط mohtavaclick.ir