حدود دو سال قبل علی دایی چهره فراموش نشدنی فوتبال ایران پیشنهادی مبنی بر هدایت تیم ملی دریافت کرد. دایی در همان دوران این پیشنهاد را با احترام رد کرد و تصمیم گرفته شده را برای نیمکت تیم ملی، قابل قبول دانست. در چند سال گذشته، پیشنهاد مربیگری در چند تیم لیگ برتری نیز از سوی دایی پذیرفته نشد.
دایی در سالهایی که گذشت، نشان داد به یک موقعیت شناسِ قابل تبدیل شده است. او دیگر میداند قرار نیست به هر پیشنهادی در همان لحظه جواب مثبت بدهد. با اینکه میدانیم دایی وقت حضور در تیمهای شهرستانی را ندارد و میخواهد در تهران بماند، اما با این همه، او حتی به همین پیشنهادهای دم دستی هم جواب منفی داده است.
دایی در شرایطی که موقعیت پرسپولیس را بررسی میکند و خبر از توفیق اوسمار ویرا در این تیم دارد، بی تردید میداند که هر نتیجهای در این تیم بگیرد با اوسمار و یحیی گل محمدی مقایسه میشود. حالا آیا صلاح است او این زندگی راحت و کم دغدغه را راحت کند و گیر ماجراهای عجیب و غریب فوتبال ایران بیفتد؟ آیا دایی حاضر است آرامش امروز را نادیده بگیرد و در غوغاسالاری این فوتبال غرق شود؟
به نظر میرسد او از همه ما باهوشتر است و قطعا نیازی به راهنمایی و مشورت ندارد. دایی بهترین تصمیم را خواهد گرفت؛ حتی اگر با حضور او در پرسپولیس از سوی نهادهای تصمیم ساز موافقت شود، این علی دایی است که مقطع زمانیِ دقیق و درست را برای بازگشت به فوتبال کشور تشخیص میدهد.
به قوه تشخیص و دانستههای علی دایی باید اعتماد کنیم؛ او میداند شخصیتی که اینک فارغ از بحثهای مربیگری قوام پیدا کرده، به همین سادگی به دست نیامده که روی این سرمایه بزرگ، کبریت بکشد. دایی قاعده بازی را قطعا میداند و خبرها و شایعهها را رصد میکند.
البته هنوز پیشنهاد سرمربیگری پرسپولیس به دایی رسما اعلام نشده و شاید این مسئله در حد همان شایعاتِ همیشگی باقی بماند. شاید هم بعدها متوجه شویم که دایی در پیغامهای پشت پرده گفته است بگذارید به زندگی ام ادامه بدهم؛ بدون فوتبال و جار و جنجال…
source
تولید محتوا