دایرةالمعارف دانشبنیانها (۱۴۵)؛
در سالهای اخیر، با توجه به تغییرات آب و هوایی و جمعیت رو به رشد، مدیریت مسئولانه آب به اولویت اصلی در سراسر جهان تبدیل شده است. دگرگونیهای تکنولوژیکی در شرکتهای آب، فرآیندهای مرسوم را دیجیتالی میکنند و از این طریق اطلاعات مبتنی بر دادهها را برای سیاستهای آگاهتر به ارمغان میآورند.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری علم و فناوری آنا، برای مقابله با کمبود آب، استارتآپهای مدیریت آب در حال پیشبرد روندهای فناوری برای نمکزدایی، پردازش فاضلاب و فناوریهای صرفهجویی در مصرف آب هستند.
علاوه بر این، فیلتراسیون پیشرفته و مواد نوآورانه، روشهای موجود برای بازیابی آب و استفاده مجدد را به راهحلهای پایدار و مقرونبهصرفه تبدیل میکنند. زیرساختهای آب غیرمتمرکز دسترسی به آب آشامیدنی را در مناطق دورافتاده بهبود میبخشد.
در نهایت، فناوریهای جدید فراتر از صرفه جویی در مصرف آب هستند. به عنوان مثال، راه حلهای مدیریت آب، پیشگیری از سیل را با ایمنی و استفاده مجدد از آب ترکیب میکند.
به عنوان مثال نانوفیلتراسیون یکی از فرآیندهای غشایی تصفیه آب است که از آن برای جداسازی ذرات ناخالصی در ابعاد نانو استفاده میشود. در حالت کلی میتوان گفت که این روش تصفیه آب بین دو شیوه اولترافیلتراسیون (UF) و اسمز معکوس (OI) قرار دارد.
از سوی دیگر مخازن و منابع آب زیرزمینی که برای دههها به آنها تکیه میشد، به سرعت در حال کاهش هستند و در برخی از مناطق آسیبدیده، به طور کامل از بین رفته اند. بخش بزرگی از کشور ایران، کشورهای حوزه خلیج فارس و … از جمله مناطقی هستند که به طور بحرانی با کمبود آب مواجه هستند.
این موضوع فقط شامل کشورهای در حال توسعه نبوده و کشورهای پیشرفتهای همچون ژاپن، ایالات متحده و استرالیا در سرتاسر جهان با این واقعیت دست و پنجه نرم میکنند که منابع تامین و رفتارهای مصرف باید تغییر کند تا در دسترس بودن منابع آب برای آینده حفظ شود.
مدیریت مصرف که مولفهای از مدیریت تقاضا و ناظر بر مسائل کاهش تلفات و مصارف غیرضروری را شامل میشود، در حفاظت از منابع آب راهگشا است. در راهبردهای مدیریت مصرف، تلاش بر این است که با استفاده از تکنولوژیهای کارآمد آبی، تجهیزات کاهنده مصرف، افزایش آگاهی مصرفکنندگان، بهکارگیری ابزارهای قانونی، تعرفهای و همچنین رویکردهای مدیریتی بهینه، آب را از یک کالای مصرفی به یک کالای ارزشی تبدیل کرده و همچنین با بهبود راندمان مصرف آب، از هدررفت و نابودی این منابع جلوگیری شود.
به عبارت دیگر حفاظت از آب از طریق کاهش تقاضا در طول زمان، به عنوان یک مولفه اصلی و مهم مدیریت آب شناخته شده است. اجرای روشهای مدیریت تقاضای آب (کاهش تقاضا و مصرف، کاهش تلفات آب، استفاده مجدد از آب و فاضلاب، شیوههای نوین توزیع آب در شهر و…) نهتنها فشار بر منابع آب را کاهش داده، بلکه کمهزینهتر از پروژههای جدید تامین آب بوده و هزینه مدیریت فاضلاب را نیز کاهش میدهد.
در این زمینه اگرچه بهرهگیری از ابزار اقتصادی مانند استراتژیهای مناسب قیمتگذاری بر اساس تعیین ارزش اقتصادی و هزینه تمامشده، پرداخت برای خدمات اکوسیستم، آب مجازی، ابزارهای نهادی مانند شکلدهی بازار آب و ابزارهای تشویقی و تنبیهی مانند مالیات، جریمه و یارانهها، تسهیلات و اعتبارات میتواند در حفظ منابع آب توسط کاربران اثرگذار باشد، اما نمیتوان آنها را به عنوان تنها راهحل اساسی برای صرفهجویی و حفاظت از آن در نظر گرفت.
چراکه مصرفکنندگان ممکن است افزایش قیمت آب را تنها به عنوان عاملی برای کسب سودآوری توسط ابزار تفسیر کنند، نه انگیزهای برای مشارکت در فعالیتهای اجتماعی. در این راستا رویکردها و سیاستهای غیرقیمتی در کنار ابزار اقتصادی، میتوانند در جهت مدیریت مصرف و حفاظت از آب موثر واقع شوند؛ بنابراین پیشرفتهای اخیر در فناوری میتواند شرایط لازم را برای ارتقای مدیریت منابع آب پایدار در مواجهه با شهرنشینی سریع، کمبود آب و تغییرات آب و هوایی بهبود بخشد. صنعت مدیریت آب در مرحله پیشرفت دیجیتالی شدن، پیشرفت در علم مواد و مهندسی هیدرولوژیکی است.
این فناوریهای مدیریت آب، به طور موثری آب را خالص سازی، ذخیره سازی و بازچرخانی میکند. در آینده، راه حلهای خلاقانه این نوآوریها را قابل دسترسی، پایدار و مقرون به صرفهتر خواهد کرد. در پایان باید گفت که اجرای موفقیتآمیز مدیریت هوشمند آب مستلزم تدوین دستورالعملها، استانداردها و سیاستهای متناسب با نیازها و اولویتهای خاص حوزه هدف است.
source