روزنامه شرق در یادداشتی به این اتفاق واکنش نشان داد: این اتفاق البته فوتبالی نیست و مربوط به اجرای قطعه «دخت شیرازی» است که بین دو نیمه بازی تیم ملی فوتبال ایران و هنگ‌کنگ در قطر برگزار شد. گروه دف‌نوازی زنان ایرانی که با توجه به نوشته روی دف‌هایی که به دست دارند، می‌توان پی برد که عضو گروه دف‌نوازی «بهار» هستند، اجرای این قطعه شیرازی را بر عهده داشته‌اند. گرچه در‌این‌میان عده‌ای از این کار حمایت کرده و آن را معرفی بخشی از موسیقی محلی ایران به افراد حاضر در قطر عنوان کرده‌اند، ولی تعدادی دیگر، از رفتار دوگانه‌ای که شکل گرفته، انتقاد داشته‌اند. دسته دوم آنهایی هستند که می‌گویند چرا باید اجرای گروه زنان در ورزشگاه و کنسرت‌های ایران ممنوع باشد، ولی این اجرا در ورزشگاه‌های قطر «مجوز» گرفته است.

شور چند دختر ایرانی در قطر، تهران را دلواپس کرد

محسن معتمدکیا، مدیر روابط‌عمومی وزارت ورزش درباره اعطای مجوز رسمی به این گروه واکنش نشان داده و در صفحه شخصی‌اش نوشته است: «این گروه شیرازی تأییدیه‌ای از وزارت ورزش، وزارت فرهنگ و ارشاد و فدراسیون فوتبال برای اجرا در مسابقات جام ملت‌های آسیا ندارد». سرانجام پس از کش‌و‌قوس‌های فراوان، امیرمهدی علوی، مدیر روابط‌عمومی فدراسیون فوتبال نیز درباره دف‌نوازی در جام ملت‌های آسیا در قطر گفت: «این گروه شیرازی تأییدیه‌ای از وزارت ورزش‌، وزارت فرهنگ و ارشاد و فدراسیون فوتبال برای اجرا در مسابقات جام ملت‌های آسیا ندارد».

به‌این‌ترتیب، فارغ از مباحث دیگری که در‌این‌بین مطرح شده، مسئولان تلاش کرده‌اند شایعه رایج در این زمینه را تکذیب کنند؛ باوجوداین چندین علامت سؤال دیگر در ‌این‌ میان باقی است که اندک ابهامی به جا می‌گذارد. اولین آنها این است که اگر این گروه از سوی ایران به کنفدراسیون فوتبال آسیا معرفی نشده، از چه طریقی خودش را به جام ملت‌های آسیا رسانده است؟ نکته مهم‌تر در‌این‌بین اینکه این گروه دف‌نوازی زنان اولین بار نیست که به‌عنوان گروه موسیقی ایرانی در عرصه فوتبال و در رقابت‌های جهانی شرکت می‌کند. دقیقا در جام جهانی قطر هم همین گروه «بهار» در قطر اجرای برنامه داشتند.

شور چند دختر ایرانی در قطر، تهران را دلواپس کرد

رسول اسد زاده خبرنگار در این‌باره نوشت: گویا این تصاویر بین دو نیمه بازی ایران و هنگ کنگ اتفاق افتاده است. چند خانم ایرانی، دف و دایره به دست، می‌زنند قِرِ و قمبیلِ ریز و موجهی می‌ریزند ( طوری که گربه شاخشان نزند ) و دخت شیرازی می‌خوانند. اسم این گروه بهار بند است. در صفحه‌شان سرکی کشیدم، در سرتاپای صفحه بهار خانم همه چیز گل و بلبل است، زندگی زیباست و همه خوشحالند. سوالی که در ذهنِ هر ایرانی شکل می‌گیرد این است این مطرب‌های خوشحال از طرف چه کسی و با چه ساز و کاری به قطر رفته‌اند و روی زمین چمن می‌خوانند و قر و قمیشِ کنترل شده می‌ریزند؟ برخی ها می‌گویند همسرِ امیر قطر اصالتا شیرازی است و احتمالا او بانی این اجراست. چند روز گذشته و هنوز هیچ کس بهاربند و حضور آنها در قطر را گردن نگرفته است. خلاصه اینکه یک اجرای کوتاه از یک ترانه فولکلور، هم برای ما ایرانی‌های معاصر محل نزاع است. چون ما ایران زندگی می‌کنیم و حضور زنان در استادیوم فوتبال یک‌ چالش اساسی است.

شور چند دختر ایرانی در قطر، تهران را دلواپس کرد

دامون قنبرزاده، منتقد سینما هم در یادداشتی نوشت: چه‌گونه باید فریاد می‌زدیم و به کسانی که در آن ورزشگاه قطری یا پای گیرنده‌های‌شان فوتبال جام ملت‌های آسیا را تماشا می‌کردند می‌گفتیم این خانم‌های ایرانی که می‌بینید این‌طور خودشان را بزک‌دوزک کرده‌اند و دف می‌زنند و می‌خوانند، ربطی به واقعیت‌های جامعه‌ی ایران ندارند؟ 

چه‌گونه باید بهشان می‌‌فهماندیم که اگر هم دوربینی سمت زنان و دختران ایرانی می‌چرخد به خاطر این است که تصویرشان را ثبت کنند! چه‌گونه حالی دیگران کنیم کسی میکروفن و دف، دستِ زنان و دختران نمی‌دهد؟

اسم گروه «بهاربند» است. با جست‌وجویی ساده متوجه شدم این گروه تا پیش از این در عروسی‌ها و مجالس می‌خوانده‌اند و می‌نواخته‌اند. بعد نمی‌دانم یکهو چه اتفاقی می‌افتد که از مراسم رسمی فوتبال، آن‌هم در خارج از کشور، آن هم به این شکل، سر در می‌آورند. اعضای گروه مراحل آماده‌سازی‌ خودشان برای اجرای خارج از کشور را در صفحه‌ی اینستاگرامی‌شان گذاشته‌اند و در کنارش هم چند عکس خاص آپلود کرده‌اند تا کارشان را تضمین کنند و ارتباطات لازم شکل بگیرد! واقعاً این چه مرام و مسلکی‌ست؟

می‌گویند مجوزی از ما نداشته‌اند. باید هم بگویند! طبیعی‌ست که حالا کسی آن‌ها را گردن نگیرد. مهم این است که ماموریت به سرانجام رسیده است؛ این گروه، خواسته یا ناخواسته، از روی عدم درک و شعور یا شاید کاملاً موذیانه، شرایط را گل و بلبل نشان داد و ما سیاه‌بختانه نمی‌دانیم این موضوع را چه‌گونه باید برای دیگران تفهیم کنیم. مایی که اینجا وسط ایران نشسته‌ایم با تمام وجودمان می‌دانیم که این‌ها بازی‌ست، ولی بدبختانه نمی‌دانیم این  را چه‌گونه برای دیگران توضیح بدهیم. انگار زیر آب فریاد می‌کشیم، انگار با وزنه‌ای بر پا، می‌دویم تا خودمان را به جایی برسانیم، که نمی‌رسانیم، نمی‌توانیم برسانیم…

source

توسط mohtavaclick.ir